وبلاگ

آگاهی از عرض حاجت به امام

مرحوم آخوند ملّا علی معصومی همدانی فرمود: سید حسن غبار همدانی شاعر معروف (متوفی ۱۳۲۲ مدفون در قم) در یکی از سفرهای خود به نجف اشرف پولش تمام می‌شود. به حرم حضرت علی‌ علیه‌السلام مشرّف می‌شود و نزدیک ضریح می‌ایستد و آهسته به امام عرض می‌کند پولم تمام شده اینجا غریبم و کسی را نمی‌شناسم تا از او قرض کنم، از طرفی قصد زیارت فرزندت موسی بن جعفر در کاظمین را دارم تا بعد آبرومندانه به وطنم برگردم.

از حرم بیرون می‌آید، چند قدمی که می‌رود اتفاقاً به مرحوم شیخ محمد بهاری برمی‌خورد و سلام می‌کند و ایشان پس از جواب و احوال‌پرسی دست در جیب می‌برد و مقداری پول (۱۲ لیره) بیرون می‌آورد و به غبار همدانی می‌دهد. وی ابتدا تعارف می‌کند و می‌گوید: نه حاج‌آقا، خیلی ممنون، پول دارم.

مرحوم بهاری با تعجب به صورت غبار خیره می‌شود و می‌گوید: پس به حضرت دروغ می‌گفتی؟ مگر همین چند دقیقه پیش برای همین مسئله به حرم نرفته بودی؟ غبار یک مرتبه به خود می‌آید و می‌فهمد که این مرد بزرگ از عرض حاجت او به امام آگاه است با دستپاچگی پول را از دست آقای بهاری می‌گیرد و او را می‌بیند که آرام آرام نعلین‌هایش را روی زمین می‌کشد و به طرف حرم مولا و مقتدایش پیش می‌رود.

© تمامی حقوق برای وب سایت گلستان کشمیری محفوظ می باشد.