از خیال به خیالی دیگر
تو با خود خیال کردی و از خیال خود میرنجی. از خیالی خیال دیگر زاید و به آن یار شد، باز دیگری و دیگری. هر کس خیالی میانگیزند و گویندهی آن سخن را متهم میکند. خود را هرگز متهم نمیکند و نمیگوید که این خطا در آن سخن نیست و در جهل و خیالاندیشی ماست.