از لوازم چشم محبوب
در عرفان هر یک از الفاظ محسوس به معانی خاص معقول، اشاره و تشبیه و تعبیر میشود مثلاً از چشم ظاهر به چشم معشوق عالم، تعبیر میشود برای نمونه گفتهاند:
1- از چشم محبوب بیماری برمیخیزد.
2- از چشم دلربای او، دلهای عارفان مست و مخمور میشوند.
3- همه گرفتار فراق و هجران میشوند.
4- همه عالم به خاطر استغنای ذاتی او، در نظر چشم او هیچ است.
5- از چشم مستغنی او خون ما دائم در جوش و اضطراب است.
6- چشم پر کرشمه او عدم التفات است که هستی را به غارت نیستی میدهد.
7- از بر هم زدن و غمزه او، همه را در دام اندازد.
8- چشم عاشق را در فراق نگه میدارد.
9- با غمزه چشم همه را فانی میسازد و میمیراند.
به چشمش در نیاید جمله هستی **** درو چون آید آخر خواب و مستی