استعاذه
استعاذه، مصدر باب استفعال است، به معنای پناه بردن به خدا از هر نوع شرّ و بدی و وسوسههای شیطانی.
استعاذه این است که مقام پایینتر از مقام بالاتر بخواهد که در برابر دشمن او را پناه دهد و از او دفاع کند.
و در ضمن استعاذه با اظهار خضوع و خشوع و مذلّت همراه است و مقصود آن است که از وسوسههای شیطان و هر نوع بدی باید به خدا پناه برد تا از لغزش و اشتباه مصون باشد.
وقتی بدی و شرّی به انسان میرسد، این بدی بقای او را تهدید میکند و او قدرت دفع آن را ندارد. در این صورت انسان باید به کسی پناهنده شود و آن خدای تعالی ست. در پایان دعای سمات از امام باقر علیهالسلام نقل شده، میخوانیم: «خدایا مرا کفایت کن از ۱- یاری انسان بد ۲- همسایه بد ۳- سلطان بد ۴- همنشین بد ۵- روز بد ۶- ساعت بد.»
اَعوذ بالله مِنَ الشّیطان رجیم لفظی ست برای استعاذه استفاده میشود.
اَستَعیذُ اللهَ مِنَ شیطانِه **** قَد هَلَکنا آه مِن طغیانِه (مثنوی)
به خدا پناه میبرم از شرّ شیطانش. به راستی که ما تباه شدیم، آه از سرکشی شیطان (آه که ما از سرکشی او هلاک شدیم)
روایات متعددی از پیامبر صلیالله علیه و آله و ائمه (علیهمالسلام) وارد است که هرکس به دو سوره ناس و فلق (مُعَوِّذَتَین: دو پناه دهنده) تعویذ جوید، از جمیع شرور و آفات در پناه باشد.
چون در افگندت درین آلوده روز **** دم به دم می خوان و می دَم قُل اَعوذ (مثنوی)
تارهی زین جادُویّ و زین قَلَق **** استعاذت خواه از ربّ الفَلَق (مثنوی)
پس هرگاه جادوگر دنیا خواست با رنگ و نیرنگِ خود تو را مسحور و مقهور خود سازد، با پناه بردن به درگاه الهی از کمند او رهایی پیدا کن.
روایت است از پیامبر صلیالله علیه و آله که: «یا الله اَعُوذ بِعَفِوِک مِن عِقابِک و اَعوذ بِرضاک من سَخَطک و اَعوذ بِکَ مِنک: خدایا از کیفر تو به عفوت پناه میبرم و از ناخشنودیات به رضای تو پناه میبرم و از تو به خودت پناه میبرم.»
از این استعاذه چنین برمیآید که در همه حال، مخصوصاً نماز و مناجات به خدا باید پناه برد. (مرتبه اول و دوم شرححال گنهکاران است ولی مرتبه سوم توحید ذاتی و فنای کلّی است که استعاذه حقیقی حاصل شده است.)