اسم لیلی
بزرگان عرب به پدر مجنون گفتند: او را به مکه ببر و طواف بده و از خدا بخواه تا او را از گرفتاریاش برهاند. وقتی پدر، مجنون را به سرزمین منی خارج از شهر مکه برد، در آنجا زنی، خواهر خویش را که لیلی نام داشت صدا زد، مجنون از شنیدن اسم لیلی بیهوش شد. پدرش چنان پنداشت که مرده است. چون مجنون به هوش آمد گفت: او (آن زن) نمیدانست که نام لیلی، اشتیاق دل مرا برانگیخت و مرا به این حال درآورد.