اشتراک دو مرد با یک کنیز
اصبغ بن نباته گوید: دو نفر نزد امیرالمؤمنین علیهالسلام به مرافعه آمدند که هر دو تن آنها به اشتراک، کنیزی را مالک شدند و از روی جهل به حرمت آن، با او جماع نمودند و کنیز، حامله و باردار شد؛ چون وضع حمل نمود پسری به دنیا آورد، آن دو مرد برای تصاحب پسر، دعوا را نزد امیرالمؤمنین علیهالسلام آوردند؛ حضرت آن پسر را به نام هر دو قرعه انداخت و قرعه به نام یکی درآمد و به آن مرد داد و الزام کرد که نصف قیمت پسر را به آن شریکش بدهد. (طریقهٔ قیمت آن پسر چنین است: که اگر آن پسر عبد بود چقدر ارزش داشت، اکنون که آزاد است به همان طریق، قیمت کنند که عبد بود، یعنی آزاد را عبد فرض کنند و قیمت کنند و نصف قیمت آن را صاحب بچه به شریکش بدهد.) بعد حضرت فرمود: اگر میدانستم که بعد از اتمامحجت بر شما اقدام بر این عمل کردهاید (یعنی از روی علم به حرمت و عمداً این کار را کرده بودید) هرآینه در عقوبت شما مبالغه مینمودم؛ این حکم حضرت به سمع رسول خدا صلیالله علیه و آله رسید، رسولالله حکم را امضاء کرد و در اسلام همین حکم را مقرر داشت و فرمود: شکر خدای را که در میان ما اهلبیت کسی را قرار داده که بر سنت داود نبی، حکم و قضاوت میکند. (قضاوتهای محیرالعقول، ص 10- عجائب احکام امیرالمؤمنین علیهالسلام)