امام دستخالی به منزل برمیگردد
شعبی میگوید: من همانند دیگر جوانان به میدان بزرگ کوفه وارد شدم، حضرت علی علیهالسلام را بر بالای دو طرف طلا و نقره ایستاده دیدم که در دستش تازیانهای کوچک بود و مردم را که تجمع کرده بودند، بهوسیله آن به عقب میراند، سپس بهسوی آن اموال برگشت و بین مردم تقسیم کرد، بهنوعی که برای خودش هیچچیز باقی نماند و دستخالی به منزلش بازگشت.
به منزل خود بازگشت نمودم و به پدرم گفتم: امروز چیزی دیدم، نمیدانم بهترین مردم بوده یا نه؟! پدرم گفت: پسرم! آنکس کی بود؟ گفتم: امیرالمؤمنین علیهالسلام و آنچه دیدم برایش نقل کردم. پدرم از شنیدن این جریان به گربه افتاد و گفت: ای پسرم تو بهترین کس از مردم را دیدهای. (الغارات- بحارالانوار- سفینة البحار)