امام و حاکم جن

روزی امام علی علیه‌السلام در کوفه بالای منبر مشغول خطبه خواندن بود که ناگهان اژدهایی از جانب منبر ظاهر شد و از پله‌های منبر بالا رفت تا به نزدیک حضرت رسید؛ مردم ترسیدند و خواستند که آن را از نزد حضرت دفع کنند، امام به مردم اشاره کردند کاری به او نداشته باشید.

اژدها وقتی به پله آخر رسید حضرت، کمی خود را خم کردند و اژدها گردنش را دراز و دهان به نزدیک گوش امام قرار داد، مردم ساکت و متحیّر شدند؛ در این وقت اژدها صدای بزرگی کرد اکثراً شنیدند؛ حضرت لبان مبارک را به حرکت درآورده بود و اژدها گوش می‌داد. بعد اژدها از منبر به پایین آمد، گویا زمین او را بلعید.

حضرت، دنبال خطبه را گرفت و آن را تمام کرد و از منبر به زیر آمد؛ مردم دور حضرت جمع شدند و از حال اژدها و کیفیّت ملاقات با حضرت پرسیدند؟ حضرت فرمود: آن طوری که شما گمان کردید نبود، بلکه او حاکمی از حکام جن بود که در حکمی دچار اشتباه و مشکل شده بود، به نزدم آمد و حکم آن را تقاضا کرد؛ من حکم را به او فهماندم، پس مرا دعا کرد و رفت. (الارشاد، ص 183)

© تمامی حقوق برای وب سایت گلستان کشمیری محفوظ می باشد.