امر به صبر می‌نمایی!

یکی از نزدیکان امام از حضرتش پول خواست، حضرت فرمود: صبر کن وقت تقسیم حقوق بشود سهم خویش را با تو قسمت می‌کنم. آن شخص گفت: یا علی علیه السّلام! پیشنهاد مرا قبول نکردی و مرا امر به صبر نمودی درحالی‌که اختیار بیت‌المال در دست تو است!

حضرت فرمود: بیت‌المال، مال من نیست بلکه مال مسلمین می‌باشد و من هم یکی از آن‌ها هستم؛ آن مرد، حرکت کرد و پیش معاویه رفت و با وی بیعت کرد و مال بسیاری به دست آورد و نتیجه را به امام علی علیه السّلام نوشت.

حضرت جواب نامه او را بدین مضمون نوشت:  امّا نوشته بودی اموال بسیاری به دست آورده‌ام و اظهار فرح و سرور نموده‌ای، بدان و آگاه باش! آن مالی که به دست تو رسیده است قبلاً در دست کسی بوده است و بعد از تو به دست کسی دیگر خواهد رسید، پس فرح و شادی تو بیجا و بی‌مورد می‌باشد؛ هر چیزی که برای نفس خودت مهیّا نموده‌ای خواهی دید و جزای او را خواهی کشید و به‌علاوه نفس خود را به محتاج‌ترین فرزندان خود فروخته‌ای و عمل تو از دو حال خارج نیست، یا این اموال بعد از تو می‌ماند و اولادت در طاعت خدا صرف می‌کنند و آن‌ها به سعادت می‌رسند و تو در جهنّم و در شقاوت خود مانده‌ای، زیرا پول را از حرام جمع نموده‌ای و یا این‌که بعد از تو فرزندانت آن اموال را در راه معصیت، صرف و خرج می‌نمایند، درحالی‌که تو از راه گناه، جمع نموده‌ای و چون در راه گناهه خرج شده اعانت به گناه کرده‌ای. از این دو حال هیچ‌کدام به منفعت تو تمام نمی‌شود بلکه بر ضرر و بدبختی‌ات تمام می‌شود؛ این دو طائفه، هیچ‌کدام اهلیت ندارند که نفس در راه آن‌ها به آتش بیندازی و ببازی، آدمی باید امیدوار به رحمت خدا بوده و به روزی او وثوق داشته باشد. (مناقب ابن شهرآشوب، ج 1، ص 378- تحفه الواعظین، ج 1)

© تمامی حقوق برای وب سایت گلستان کشمیری محفوظ می باشد.