وبلاگ

اهل علم و مرحوم قاضی (قدّس سرّه)

حضرت استاد می‌فرمودند: حوزهٔ نجف آن روز دارای جوّی بود که به اهل عرفان با بی‌اعتنایی نگاه می‌کرد.

یکی از مراجع نجف که بسیار مرا قبول داشت، روزی از من پرسید: نزد سید علی آقای قاضی می‌روی؟ گفتم: آری، گفت: او تو را از اجتهاد ساکت می‌کند! چون شیخ علی محمّد بروجردی استادم، با ملاقات آقای قاضی به عرفان روی آورد، از اجتهاد (به قول آنان) ساکت شد، لذا آن مرجع به من این‌چنین گفت! فرمودند: بعضی از اهل دانش مانند… سنگ جمع کرده بود و به در خانهٔ آقای قاضی می‌زد؟ بعضی می‌خواستند به منزل ایشان بروند، اول این‌طرف و آن‌طرف را نگاه می‌کردند که کسی آن‌ها را نبیند، بعد به درون منزل ایشان می‌رفتند!

در مدرسه جدّمان یک نفر از اهل دانش به نام … با صدای بلند گفت: بعضی‌ها پیش صوفی (یعنی آقای قاضی) می‌روند – منظورش من بودم شکم قاضی را می‌درم!

اهل علمی که خدا رحمتش کند، وقتی مرا دید به خانه آقای قاضی می‌روم، سری تکان داد یعنی تو هم آره؟ به خانه او می‌روی؟!

فرمودند: به پدر آیت‌الله بهجت گفتند: پسرت نزد عالم صوفی می‌رود. پدرشان نامه‌ای برای ایشان می‌نویسد و می‌گوید: من راضی نیستم به نزد آن شخص (یعنی آقای قاضی) بروی و آیت‌الله بهجت به خاطر اطاعت پدر و سؤال از مرجع تقلید آن زمان خود و امر آقای قاضی دیگر نزد ایشان نرفت (مختلف نقل شده یکی آن است که آیت‌الله بهجت جریان را به آقای قاضی می‌گوید و ایشان حواله به مرجع تقلید یعنی آیت‌الله اصفهانی می‌دهند و مرجع اطاعت پدر را واجب می‌داند).

© تمامی حقوق برای وب سایت گلستان کشمیری محفوظ می باشد.