باران
باران، فیض حقتعالی و رحمت شاملهٔ اوست که از عالم غیب بر ممکنات فایض گردد و ممکنات بر حسب مراتب استعداد، استفاضه نمایند.
غلبهٔ عنایات را نیز که در احوال سالک حاصل شود، از فرح و ترح، باران گویند.
روزِ باران است، می رَو تا به شب **** نه از این باران، از آن بارانِ ربّ (مثنوی)
یعنی باران رحمت الهی فرو میبارد و تا رسیدن شب مرگ و فنا از آن بهرهمند شود؛ که این باران باران معمولی نیست بلکه باران ربّ العالمین است و خاصیت آن، زنده کردن دلهاست.
خاصیت باران این است که سبزهزاران، جویبارها، کوهها و … همه از این آب آسمانی زنده میشوند و پرورش مییابند. در سوره نحل ۶۵ فرمود: «وَ الله اَنزَلَ مِنَ السَّماءِ فَاَحیا بِهِ الاَرضَ بَعدَ موتِها: و خداوند از آسمان آبی فرو فرستاد و با آن زمین را پس از آنکه مرده بود، زنده گردانید.»
نظیر این عبارت در سوره بقره ۱۶۴ و سوره روم ۲۴ آمده است.
چون همیشه باران از آسمان برای اهلش رحمت است در سوره ق ۹ فرمود: «وَ نَزَّلنا مِنَ السَّماءِ ماءً مُبارکاً: و از آسمان آب با برکتی فرو فرستادیم.» و در سوره فرقان ۴۸ فرمود: «وَ انزلنا مِنَ السّماءِ ماءً طهورا: از آسمان آبی پاک فرو فرستادیم.»
پس همانطور که باران برای زمین مستعد رحمت است، وقتی فیض خدا از عالم غیب به دلهای پاک و مستعد میبارد، این دل احیاء شده و زنده میگردد. ولی اگر دلی مستعد نباشد و قابلیت نداشته باشد، بارش تبدیل به عذاب میشود. در سوره هود ۴۳ و ۴۴ آمده که وقتی آب از بالا میبارید و از پایین (زمین) هم میجوشید، به غیر از کشتی نوح همه غرق شدند. لذا پسر نوح گفت به کوه پناه میبرم تا از آب نجات پیدا کنم؛ یعصمنی مِن الماء. چون این آب عذاب بود و پسر نوح قلبش مستعد فیض نبود، او را غرق کرد. پس همین باران گاهی به سیل و تگرگهای ضرر زننده تبدیل میشود. چون اعمال آدمیان کیفیت ندارد، لذا کیفیت باران متفاوت میشود.
هست باران، از پی پَروَردگی **** هست باران، از پی پژمردگی (مثنوی)
نفع بارانِ بهاران، بوالعجب **** باغ را باران پاییزی چون تب
که مراد از بارانهای بهاری، فیوضات الهی و تجلّیات ربّانی است و مراد از بارانهای پاییزی تجلیّات قهریهٔ اوست.
این دَمِ اَبدال باشد زآن بهار **** در دل و جان روید از وی سبزهزار
فعلِ بارانِ بهاری با درخت **** آید از اَنفاسشان در نیکبخت