بزرگواری علی علیهالسلام در آبرسانی
چون امیرالمؤمنین علیهالسلام با لشکریانش به صفین رسیدند فرمودند: راه بگشایید تا تشنگان به آب رسند؛ لشکر معاویه آمدند و آب و راه آب را بگرفتند. امام نمایندهای به نزد معاویه فرستاد تا راه آب را بگشایند، معاویه با جمعی دراینباره مشورت کرده، گفتند: آب به ایشان نباید داد تا بمیرند. عمروعاص گفت: صلاح نیست آب از ایشان بازگرفتن، راه آب باز نمایید که علی علیهالسلام به قهر آن را میگیرد.
معاویه قبول نکرد، فیاض بن حارث به معاویه گفت: اگر کافران روم از ما آب میخواستند واجب بود آب دادن، خاصه یاران رسول خدا و وصی و اولاد او اینجا هستند و آب از ایشان دریغ مدارا!
معاویه قبول نکرد؛ آن شب لشکر امام و چهارپایان پریشان و سست شدند لشکر، صبح به امام شکایت کردند، حضرت فرمود: چند هزار مرد، سوار شوند و لشکر معاویه را از سر آب دور کنند.
لشکر آماده شد و جنگی کردند و آنها را از سر آب دور کردند و خود بر آب مسلط شدند. عمرو عاص به معاویه گفت: من گفتم، ولی قبول نکردی!! معاویه گفت: ما و چهارپایان از تشنگی هلاک میشویم؛ عمروعاص گفت: علی مرد حلیم و کریم است، او آن طوری که شما با او رفتار کردید، نکند. معاویه جمعی را به خدمت امام فرستاد و درخواست باز کردن راه آب را نمود؛ آنها نزد امام آمدند و تقاضا کردند، امام دستور داد راه آب را بگشایند درحالیکه دو روز راه آب بسته بود. (کامل بهائی، ص 251)