بنا شد از دنیا برویم
استاد فرمود: «حاج مستور آقا شیرازی وصیت کرد که من بر جنازهاش نماز بخوانم، لکن در وفات ایشان من مسافرت بودم و این مقصود حاصل نشد».
* شخصی نقل کرد که حاج مستور آقا دقایق آخر عمرش در یکی از حجرههای مسجد کوفه بوده و اطرافش هم نشسته بودند. گاهی غش میکرد و باز به هوش میآمد. بعد از چندین بار بلند میشود و مینشیند و درحالیکه سرحال به نظر میرسید، با اطرافیان مشغول صحبت میشود. بعد میگوید: «بنا شد که ما برویم». سپس سرش را میگذارد روی زمین و از دنیا میرود. (حجةالاسلام سید مهدی موسوی زاده)