صیغه عقد دائم یک بار
برادر مرحوم آیتالله بهاءالدینی همسایه استاد بود. روزی منزل ایشان آمد و تقاضای خواندن عقد دائم را برای پسرش نمود. استاد قبول کرد. طرف ایجاب را خودشان و طرف قبول را به بنده واگذارد.
استاد ایجاب را خواند و بنده در ادای طرف قبول به خاطر اُبهّت استاد هول کردم. ایشان دوباره ایجاب را خواندند و بنده طرف قبول را خواندم.
سیره ایشان یک بار خواندن عقد به قصد انشا بوده و در صیغه عقد دائمی که با مرحوم آیتالله ستوده برای دختری از اهل علم خواندند هم، یک بار ادا کردند. «آیتالله انصاری شیرازی یکی از اساتید منظومه ملّا هادی سبزواری بنده بود. اوایل انقلاب بود که ایشان سر درس فرمود: «دخترم مریض بود. به تهران رفتم و از دفتر امام خمینی زنگ زدند که رهبر شما را میخواهد ببیند. بنده رفتم از قضا دو نفر اهل علم آمده بودند و تقاضای اجرای عقد برای دختر و پسر خود را نمودند.
ایشان محبت کردند که من طرف قبول صیغه عقد را بخوانم. ایشان فقط یک بار صیغه عقد دائم را به ایجاب خواندند و بنده هم قبول آن را خواندم (نه چند دفعه که فعلاً رسم شده و از حالت انشا درمیآید و حالت اخباری پیدا میکند)».