بهشت
در کتاب اسرار الشریعه سید حیدر آملی آمده پیامبر صلیالله علیه و آله فرمود: «برای خدا بهشتی است که در آن حورالعین، نهرها و قصور و عسل و شیر نیست بَل یَتَجلّی فیها رَبُّنا ضاحِکا؛ بلکه تجلّی میکند در آن (بهشت مخصوص) پروردگار ما لبخند میزند.» که این جایگاهی است برای اهل معرفت که در دنیا هم تعلّق و دلبستگی به دنیا نداشتند.
ضحک (لبخند) در عرفان اظهار صفاتی است که رضوان اکبر (خشنودی خدای بزرگ) در آن است.
در تفسیر عیاشی از امام سجاد علیهالسلام روایت است «وقتی اهل بهشت وارد بهشت میشوند، (همهچیز برایشان آماده است؛ تختها، حورالعین، خدمتگزار، شاخههای پر میوه، چشمهسار، پشتی که به آن تکیه دهند و به هرچه که اشتها داشته باشند برایشان مهیّا است و همه نعمتها را دارند.) تا آنکه خداوند بر آنان تجلّی میکند، میفرماید: میخواهید کرامتی بالاتر از این به شما نشان دهم؟ میگویند: مگر بالاتر از این هم هست؟ میفرماید: رضایت و دوستی من به شماست که از آن نعمتها و لذّتها که در آن هستید برتر است؛ و آنها قبول میکنند.»
سوره توبه را تلاوت کرد: «وَعَدَ الله المؤمنین وَ المؤمنات جَنّات تَجْری مِن تَحتِها الاَنهارُ خالدینَ فیها وَ مساکن طیّبَةً فی جنّاتِ عَدنٍ وَ رضوانٌ مِنَ الله اکبر ذلک هُوَ الفوز العظیم: خداوند به مردان و زنان مؤمن بوستانهایی نوید داده که از بُن آنها جویباران روان است؛ در آنها جاوداناند و نیز به جایگاههای پاک در بوستانهای جاوید (نوید داده) و خوشنودی خداوند (از همه اینها) برتر است؛ این همان رستگاری بزرگ است.»
پیغمبر صلیالله علیه و آله فرمود: «بهشت عَدن خانه خداست، خانهای که هیچ چشمی آن را ندیده و صورتش به قلب هیچ بشری خطور نکرده و جز سه دسته در آن جای نمیگیرند: انبیاء، صدّیقین و شهداء؛ و خدای فرماید: خوش به حال آن کس که به درون تو آید.»
کلمه عَدن به معنای اقامت استوار است. مثلاً گویند فلانی در فلان جا ماندگار است و معدن را معدن گویند چون فلزات و جواهر در آنجا در زمین مستقر است. پس معنای «جنّات عَدن» بهشت ماندنی و از بین نرفتنی است.
در عرفان، دوزخ مجموعه صفات رذیله نفس آدمی است که دارنده آن همواره در عذاب است و کارهای پسندیده که نفس را صیقل دهد بهشت او باشد.
از نظر عرفا بهشت عَدن، قلب مملو از عشق است.
بهشت عدن اگر خواهی، بیا با ما به میخانه **** که از پای خمت یکسر به حوض کوثر اندازیم (حافظ)
لذا میتوان گفت بهشت عدن در درون، تجلّیات عشق معشوق بر دل عاشق است.
من که هر روزم بهشت عدن یکسر میدهند **** وعده فردای زاهد را چرا باور کنم (حافظ)
اصطلاحات عرفانی غیر جنبه تفسیری است و واژه بهشت در ابیات فوق جنبه عرفانی دارد نه تفسیری. در آیه ۷۲ سوره توبه آمده: «وَ رضوانٌ مِن الله اکبر» پس خدا از کسانی که در جنّات عدن هستند خوشحال و راضی شعرهایی است که: بهشت من علی است. یا هر جا علی باشد بهشت است. در روایت است امیرالمؤمنین علیهالسلام کلیددار بهشت است؛ و در روایت پیغمبر است: اوّل مَن یدخل الجنة محبّتک: اوّل کسی که داخل بهشت میشود دوستدار تو (علی علیهالسلام) است. واضح است که دشمنان را به بهشت نمیبرند و دوستان ایشان را میبرند.
در جنات عَدن علی علیهالسلام خودش صدّیق است و خودش شهید؛ شهید به دو معناست یکی آنکه در راه خدا خون او ریخته و کشته میشود و دیگر به معنای گواه است. اوّل گواهان امامان هستند و فرمودند: نحن شهداء ما بر امّت خودمان شاهد هستیم. امام زمان علیهالسلام بر اعمال ما گواه است و شهادت میدهد پس در این بهشت هرکس به او نزدیکتر است پیش اوست. در روایت امام سجّاد علیهالسلام داشت که خدا فرمود رضایت و دوستی. لازم به ذکر است یکی از القاب امام رضا علیهالسلام راضی است. خداوند فرمود یا رسولالله من علی را بیشتر از تو دوست دارم. پس هرگاه دوستی کامل باشد اینان در جنات عَدن هستند.
بهشت به معنای جنّت، فردوس و باغ خرّمی که از خوبی و خیر نظیر نداشته باشد.
منظور از بهشت جایگاه اَبدی مؤمنان و صالحان در آخرت است.
در قرآن نامهای مختلفی برای بهشت آمده از جمله: دارالسّلام، دارالْمتقین، عَدن، فردوس، جنّةَ الْخلد و جنّات النّعیم و …
در قرآن در سورههای مختلف توصیف بهشت شده، از جمله:
در سوره توبه ۲۱ و ۲۲ فرمود: «پروردگارشان آنان را به بخشایش و خشنودی از سوی خویش و بوستانهایی که ایشان را در آنها نعمتی پایدار است بشارت میدهد درحالیکه همواره در آن جاوداناند، بیگمان خداوند است که پاداشی بزرگ نزد اوست.»
در سوره انعام ۱۲۷ فرمود: «لَهُم دارُالسَّلامِ عِندَ رَبِّهِم وَ هُوَ ولیُّیُم بِما کانوا یَعمَلون: برای آنان نزد پروردگارشان خانه آسایش است و خدا دوستدار آنهاست برای کارهایی که میکردند.»
در سوره مطفین آیات ۲۲ تا ۲۴ فرمود: «اِنَّ الاَبرارَ لَفی نَعیم عَلَی الاَرائِکِ ینظرون تَعرِفُ فی وُجُوهِم نَضرَةَ النَّعیم: همانا نیکان در ناز و نعمت (بیشمار) اَند، (نشسته) بر تختها (به هر سو) مینگرند، شادابی نعمت را در سیمای آنان بازمیشناسی.»
در سوره انسان ۲۰ فرمود: «چون بدان جا بنگری نعمت و پادشاهی بیکرانی میبینی.»
در سوره آلعمران ۱۵ فرمود: «برای کسانی که پرهیزگارند نزد پروردگارشان بوستانهایی است که از بُن آن جویباران روان است؛ در آنها جاوداناند و (آنان را) همسرانی پاکیزه است و خشنودی از سوی خداوند خواهد بود.»
از پیامبر صلیالله علیه و آله درباره نهرهای بهشتی سؤال شد که پهنای هر نهری چقدر است؟ فرمود: «پهنای هر نهر مسیر پانصد سال است که آب نهر بر اطراف قصرها میگردد، آهنگ امواجش چون ترانههای زیباست میان بهشت شنا و شادی کنند چنانکه مردم در دنیا.»
رسول خدا صلیالله علیه و آله فرمود: «بهشتیانی که مقام و درجهای کوچک و پست دارند (درجه و مقامشان آنقدر وسیع است که): تماشای محدوده درجه و مقامشان هزار سال طول میکشد انتهایش را با نگاه میبینی چنانکه همسران و خدمتکاران و تختها و قرارگاهش را میبیند.»
لازم به ذکر است استعمال اعدادی چون هزار، پانصد، چهل و … در آیات و روایات در این باب اعدا دنیایی نیست، بلکه جنبه ملکوتی و آخرتی داشته و برای تقریب ذهن است. چون آنجا آفتابی نیست تا طلوع و غروبی باشد.
در سوره آلعمران ۱۳۳ فرمود: «وَ سارَعوا اِلی مغفرةٍ مِن ربّکم و جنّةٍ عرضُها السّمواتُ وَ الاَرضُ اُعِدَّت لِلْمُتقین: بهسوی مغفرت پروردگار خود بشتابید؛ بهسوی بهشتی که پهنای آن همه آسمانها و زمین را فرا گرفته و برای پرهیزگاران مهیاست.»
معاذ بن جبل گفت رسول خدا صلیالله علیه و آله فرمود: «مردم را به حال خودشان واگذار تا هرچه میخواهند بکنند؛ در بهشت صد درجه است که فاصله ما بین هر دو درجه به مقدار فاصله آسمان و زمین است. فردوس در بالاترین درجه بهشت قرار دارد و عرش در بالای آن است و همه نهرهای بهشت از آن سرچشمه میگیرند و هر وقت از خدای تعالی بهشت خواستید، بهشت فردوس را طلب کنید؛ فَاِذا سَأَلتُم الله تعالی فَاسأَلوهُ الفردوس»
دَرَجه به معنای منزل است لیکن در این ماده صعود نیز باشد. پس میتوان گفت درجه به معنای علوّ منزلت است؛ و مقابل آن دَرَکه است به معنای منزل رو به پایین. لذا گفته میشود درجات بهشت یا درکات جهنّم.
رسول خدا صلیالله علیه و آله فرمود: «اهل بهشت داخل بهشت میشوند در حالتی که چون نوجوانان موی نارسته و نو خط و چشمهای سرمه کشیده (سیهچشم) سیساله یا سیوسه ساله به نظر میرسند.»
امام ششم امام صادق علیهالسلام فرمود: «طوبی درختی است که میان خانه امیرالمؤمنین در بهشت است و در خانه هر شیعه از شیعیانش یک شاخه از شاخههای با برگ آن (درخت) میباشد که به زیر سایه آن امّتی از امم آرام میگیرند.»
رسول خدا صلیالله علیه و آله فرمود: «طوبی درختی است در بهشت که سایه آن مسیر صد سال باشد و رستنیهای بهشتیان از شکوفه آن درآید.»
امام باقر علیهالسلام فرمود: «به خدا خوشگمان باشید و بدانید که بهشت را هشت دروازه است که پهنای هر دروازه آن مسیر چهل سال است.»
امام صادق علیهالسلام از جدّش نقل کرد که امیرالمؤمنین علی علیهالسلام فرمود: «بهشت را هشت دروازه است؛ از یک در آن پیامبران و راستان (صدیقین) داخل شوند و از دری شهیدان و شایستگان وارد گردند و از پنج دروازه آن شیعیان و دوستداران ما وارد میشوند و من پیوسته بر پل ایستادهام و گویم: خدایا شیعیان و دوستان و یارانم و آنان را که در خط ولایت من بودهاند در دنیا، به سلامت دار؛ که ناگاه از درون عرش ندا آید: دعایت مستجاب و شفاعتت را درباره پیروانت قبول کردم …»