بوی عشق از دهان عاشق
هر چه گوید مرد عاشق، بوی عشق **** از دهانش میجهد در کوی عشق
مرد عاشق هر چه از دهانش بیرون آید بوی عشق میدهد، اگر بخواهد کتمان کند باز بوی عشق از دهان او به مشام انسان میرسد. اگر شخص عاشق از فقه هم صحبت کند، باز رنگ و بوی فقه، جنبه معنوی و جذبه عشق را میگیرد. اگر کلمات تردد آمیز هم بزند، بوی یقین از آن میوزد. اگر کفهای دریا به ظاهر کج مینماید، اما زیربنای آن، آب صاف و زلال دریاست. سخن نادرست عاشق نماینده راستی و صفای اوست؛ و قصد تخریب ندارد. سخن عاشق مانند قرص نانی را میماند که از شکر پخته است که ظاهر، شکل نان دارد اما مزهاش شیرین است. اگر مؤمنی بتی بیابد که طلائی باشد، هیچوقت آن را برای سجده باقی نمیگذارد. بلکه بت را درون آتش میافکند تا صورت ظاهری بت از بین برود و توجهاش به گوهر اصیل طلا باشد. ذات بت خوب است اما نقش آن عاریتی و اعتباری است.
ذات زرش، ذات ربانیت است **** نقش بت بر نقد زر عاریت است
پس آنچه از عاشق سر میزند، اصل آن از جذبه و حالت ذوق او سر میزند، اگرچه به ظاهر مورد طعن واقع میشود.