بوی عطر از پیرمرد
مرحوم آیتالله آخوند ملّا علی همدانی فرمود: روزی پیرمردی جهت حساب خمس و زکات، نزد من (در شهر همدان) آمد. متوجه شدم از آن پیرمرد بوی عطر عجیبی بر مشامم میرسد که تا به حال، نظیر آن را استشمام نکرده بودم! از او پرسیدم: شما از چه عطری استفاده میکنی؟ گفت: این بوی خوش، حکایتی دارد که تاکنون برای کسی تعریف نکردهام، اما چون شما آقای ما هستی، برایت تعریف میکنم. شبی در عالم خواب پیامبر خدا صلیالله علیه و آله را زیارت نمودم، درحالیکه آن حضرت نشسته بودند و من هم در آن مجلس بودم. قریب ده یا بیست نفر اطراف ایشان حضور داشتند و من هم در آن مجلس بودم. پیامبر صلیالله علیه و آله فرمود: کدام یک از شما بر من زیاد صلوات میفرستد؟ میخواستم بگویم من، اما ساکت شدم. بار دوم و سوم، پیامبر صلیالله علیه و آله سؤال را تکرار کردند و کسی جواب نداد. آنگاه بلند شدند و به من فرمودند: شما بر من زیاد صلوات میفرستی؛ پس لبان مرا بوسید؛ از آن وقت این بوی عطر از من استشمام میشود؛ مردم خیال میکنند من عطری میزنم.