وبلاگ

تصرّف در چشم ناظر

یکی از شاگردان استاد گفت: «در اوایل تشرّفم به حضور استاد، شبی پس از نماز مغرب روبروی استاد در طاقِ ایشان نشسته بودم و کسی دیگر در اتاق نبود.

سر مبارک استاد پایین بود. یک‌مرتبه دیدم استاد با این هیئتی که نشسته، قریب هفت یا هشت تاست. کمی نظر کردم، پیش خود گفتم احتمالاً قوّهٔ خیالم می‌باشد. پس چشمم را به جای دیگر منحرف کردم. باز به حضرت استاد نگاه کردم. دیدم استاد یکی نیست از پایین به بالا به همان هیئت استاد است. با تکرار دیدن این قضیه کمی نَفَسَم حبس شد. بعد استاد سر بالا کرد و چیزی نفرمود و بنده به حالت اولیه برگشتم و فهمیدم که ایشان در چشمم برای رؤیت منظور تصرّف کرده بودند.

این قضیه در طول تاریخ حضورم در خدمت استاد فقط یک بار، آن هم در اوایل تشرّفم اتفاق افتاد».

© تمامی حقوق برای وب سایت گلستان کشمیری محفوظ می باشد.