تطبیق اجزاء انسان با اجزاء عالم
۶۶۰. تن تو چو زمین، سرْ آسمان است **** حواست انجم و خورشید، جان است
تنِ تو همانند زمین است در آفاق و سر انسان همانند طبقات آسمان است. حواسهایی که آلت ادراک بوده، مانند ستارهها هستند و روح همانند آفتاب در آفاق است که دنیا به آفتاب جان میگیرد.
۶۶۱. چو کوه است استخوان هائی که سخت است **** نباتت موی و اطرافت درخت است
استخوان در بدن همانند کوههای سخت در آفاق و موی در انسان همانند نبات در آفاق و دست و پا همانند درخت هستند.
۶۶۲. تنت در وقت مردن از نِدامت **** بلرزد چون زمین روز قیامت
تن تو، همانند زمین است که به وقت قیامت زمین به تزلزل افتد. از پشیمانی موقع مردن جسم تو به تزلزل میافتد که چرا برای خدا کاری نکرده است.
۶۶۳. دماغ آشفته و جان تیره گردد **** حواست همچو انجم خیره گردد
آن وقت مغز سر آشفته و جان در تیرگی جدا شود و حواس، همانند ستاره، خیره گردد و هیچ ادراکی نخواهد داشت.
۶۶۴. مشامت گردد از خوی همچو دریا **** تو در وی غرقه گشته بی سر و پا
از سوراخ پوست بدن عرق دفع شده و همانند آب دریا از تو جدا و روان شود و تو در آن دریای عرق، غرق و بی سر و پا باشی.
۶۶۵. شود از جان کَنَش ای مرد مسکین **** ز سستی استخوانها پشم رنگین
ای مرد فقیر! آنقدر جان کندن سخت است که استخوانهای چون کوه تو مانند پشم رنگین از هم پاشیده و سست گردد.
۶۶۶. بهم پیچیده گردد ساق با ساق **** همه جفتی شود از جفت خود طاق
این سختی چنان مینماید که ساق پای راست با ساق پای چپ بههمپیچیده گردد و هر زوج و جفتی از جفت خود جدا شود و توجهی نکند.
۶۶۷. چو روح از تن بکلّیت جدا شد **** زمینت قاع صفصف لاتری شد
چون روح بهطورکلی از تن جدا شد، زمین تن همانند روز قیامت که بلندی و پستی و کجی ندارد، بدن هم یکسان شود. (طه: ۱۰۶)
۶۶۸. بدین منوال باشد حال عالم **** که تو در خویش میبینی در آندم
بدین طریق هر چه در موقع مردن از لرزیدن و تیرگی میبینی همه را در قیامت دیده و ادراک خواهی کرد.
۶۶۹. بقاءْ حق راست، باقی جمله فانی است **** بیانش جمله در سبع الثانی است
حق همیشه باقی و غیر او فانی هستند. بیانش در سوره سبع المثانی (هفت دو تا یعنی سوره حمد) آمده است. دو تایی گفتهاند چون دو بار در هر نماز خوانده میشود یا مضمون آن بین بنده و عبد است یا این سوره دو بار در مکه و مدینه نازل شده است.
۶۷۰. به کلُّ مَنْ عَلَیْها فان بیان کرد **** لفی خَلقٍ جدیدٍ هم عیان کرد
در سوره الرحمان آیه ۲۶ خداوند فرمود: «کل من علیها فان: همه فانی خواهند بود» و در سوره ق آیه ۱۵ فرمود: «هم فی لبس من خلق جدید: اینان در هر آن به خلق جدید هست میشوند» که این دلیلی بر هست و نیست و تجدد موجودات است.
۶۷۱. بود ایجاد و اعدام دوعالم **** چو خلق و بعثت نفس ابن آدم
دائماً دوعالم غیب و شهود در هست و نیست بوده که همانند زندگی در دنیا و زنده شدن انسان در قیامت است.
۶۷۲. همیشه خلق در خلق جدید است **** و گرچه مدت عمرش مدید است
دائماً مخلوقات در خلقت جدید هستند، اگر چه آنها فکر میکنند عمرِ بسیار کردهاند و میکنند.
۶۷۳. همیشه فیض فضل حقتعالی **** بُوَد از شأن خود اندر تجلّی
خداوند بلندمرتبه، دائم در فیض رسانی است و از ظهور شأن خود به همه اعیان، تجلّی ضیافتی میکند.
۶۷۴. از آن جانب بود ایجاد و تکمیل **** وزین جانب بود هر لحظه تبدیل
چون فیض از طرف حق به ظهور اسماء، در حال ایجاد و تکمیل است، در مظاهر امکانی، همه دائم در حال تبدیل و هست و نیست میباشد.
۶۷۵. ولیکن چون گذشت این طور دنیا **** بقای کل بود در دار عقبی
چون دنیا بر هست و نیست میباشد آخرت جای حیات ابدی و بقاء خواهد بود.
۶۷۶. که هر چیزی که بینی بالضرورت **** دوعالم دارد از معنی و صورت
هر چیزی که در عالم وجود میبینی ناگزیر، بدان دوعالم دارد: صورت در دنیا و معنی در آخرت.
۶۷۷. وصال اولین، عین فراق است **** مر آن دیگر ز عندالله باق است
عالم صورت و وجود مادی، مجاز و عین فراق و دوری است. اگر تعیّنات مجازی انسان از بین بروند وجودش همیشگی و به حق واصل خواهد شد.
۶۷۸. بقا اسم وجود آمد ولکن **** بجائی کان بود سایر چو ساکن
بقاء حقیقت اسم وجود است که در تمام مظاهر جاری و ساکن است. بهعبارتدیگر وجود، هنگامی بقا نام دارد که ایستا و ساکن نماید ولی خود، در حال سیر باشد.
۶۷۹. مظاهر چون فتد بر وفق ظاهر **** در اول مینماید عین آخر
مظاهر عالم چون در ظهورشان منطبق با وجود حقیقی گردند، آنچه در باطن و قیامت نمایان میشود، در دنیا ظاهر شود. پس اول را در آخر و ظاهر را در باطن میبیند. آنچه در دنیا بالقوه ظاهر میشود، در آخرت همه یکباره به فعل میآید، نه آنکه تدریجی محقق شود.
۶۸۰. هر آنچه هست بالقوه درین دار **** به فعل آید در آن عالم بهیکبار
هر فعلی که از تو صادر گشت و تکرار گردد، انجام دادن آن برایت آسان میشود.