تفاوت بین قدیم و حادث
۷۰۴. قدیم و محدث از هم، چون جدا شد **** که این عالم شد، آن دیگر خدا شد
قدیم و محدث از هم جدا نیستند، گرچه محدث نمودی دارد ولیکن بقائش وابسته به قدیم است.
۷۰۵. قدیم و محدث از هم خود جدا نیست **** که از هستی است باقی دائماً نیست
قدیم و محدث از هم جدا نیستند، گرچه محدث نمودی دارد، ولیکن بقاء اش وابسته به قدیم است.
۷۰۶. همه آن است و این مانند عنقاست **** جز از حق جمله اسم بی مسمی است
همه چیز مربوط به قدیم است و غیر از حق همه اسم بیمسمّی مانند سیمرغ بوده که وجودی خیالی نه حقیقی دارد.
۷۰۷. عدم موجود گردد! این محال است **** وجود از روی هستی لایزال است
محدث که موجود حقیقی نبوده، محال است که قدیم باشد؛ بلکه وجود که ذات اوست همیشگی و باقی است.
۷۰۸. نه آن این گردد و نه این شود آن **** همه اَشکال گردد بر تو آسان
نه قدیم محدث و نه محدث قدیم گردد. آن همیشگی و این فناپذیر است. پس درک همهٔ مطالب بر تو آسان گردد.
۷۰۹. جهان خود جمله امر اعتباری است **** چو آن نقطه که اندر دُور ساری است
تمام جهان امری وهمی و فرضی است. همانند یک نقطه که حرکت دوری داشته و نقطهٔ حقیقی به شکل دایره دیده میشود.
۷۱۰. برو یک نقطهٔ آتش بگردان **** که بینی دایره از سرعت آن
برو آتشگردان را ببین که یکی بیش نیست. از کثرت سرعت در گردش، آن را دایره میبینی.
۷۱۱. یکی گر در شمار آید بهناچار **** نگردد واحد از اعداد، بسیار
اگر عدد یک بیشمار درآید و تکرار شود، ذات واحد بسیار نمیشود و بر وحدتش باقی است.
۷۱۲. حدیث ما سوی الله را رها کن **** به عقل خویش این را زان جدا کن
خدا واجبالوجود مطلق است. گفتگو در مورد غیر او را رها کن و با عقل خویش واجب را از ممکن و قدیم را از محدث جدا کن.
۷۱۳. چو شک آری درین کائن چون خیال است **** که با وحدت دوئی عین محال است
چون متوجه شدی که ممکنات نمود و خیالی هستند، شک نخواهی کرد که با وجود واحد مطلق قدیم، دوئیّت عین محال است.
۷۱۴. عدم مانند هستی بود یکتا **** همه کثرت ز نسبت گشت پیدا
وجود واجب معنای یکتایی است و عدم نیز مانند هستی، واحد و یکتاست و همهٔ کثرات از نسب اسماء و صفات (نسبت صفتها به ذات واحد) بارز شدهاند.
۷۱۵. ظهور اختلاف و کثرت و شأن **** شده پیدا ز بوقلمون امکان
ممکنات عالم، علت بروز اختلاف اسماء و صفات شده که همانند بوقلمون به رنگهای بسیار و کثرات درآمدند.
۷۱۶. وجود هر یکی چون بود واحد **** به وحدانیت حق گشت شاهد
وجود همهٔ موجودات، دلیل بر وحدانیّت بوده و شاهد بر یکتایی اوست. پنداشت اختلاف در موجودات به خاطر تعیّن هر موجود خاص است.