تفسیر نوای ناقوس
حارث اعور گوید: «در حیره، با حضرت علی علیهالسلام میرفتیم، شخص دیرانی ناقوس میزد، حضرت فرمود: ای حارث! میدانی این ناقوس چه میگوید؟ گفتم: خدا و رسول خدا و پسر عمّش داناترند؛ حضرت فرمود: درباره مثل دنیا و خرابی آن چنین میگوید: لاالهالاالله حقاً حقاً صدقاً صدقاً دنیا ما را فریب داد و مشغول کرد و دل را ربود و گمراه کرد؛ ای پسر دنیا آرام! آرام! ای پسر دنیا بکوب! بکوب! ای پسر دنیا جمع کن! جمع کن! دنیا فانی گردد قرن به قرن؛ نیست روزی از ما بگذرد مگر آنکه رکنی از ما سست شود؛ به تحقیق که خانه دایمی را ضایع و خانه موقّتی و فانی را وطن انتخاب کردیم؛ نمیدانیم چه کوتاهی در آن کردیم مگر وقتیکه بمیریم (آنوقت متوجّه اعمال و نیّات فاسد خود شویم و به هوش آییم).
حارث گفت: یا امیرالمؤمنین علیهالسلام! آیا نصاری این مطلب را میدانند؟ حضرت فرمود: اگر میدانستند حضرت عیسی علیهالسلام را در مقابل خداوند، پرستش نمیکردند.
حارث گوید: من نزد «دیرانی» رفتم و بدو گفتم: بهحق حضرت عیسی علیهالسلام آنجوری که ناقوس را مینواختی بنواز؛ او شروع به نواختن کرد و کلمه به کلمه را که حضرت فرموده بود میگفتم تا جمله آخر و ناقوس هم نواختنش تمام شد.
دیرانی گفت: بهحق پیامبرتان، چه کسی شما را به این مطلب خبر داده است؟ گفتم: آن مردی که دیروز با من بود؛ گفت: آیا او و پیامبرتان، نسبتی؛ باهم دارند؟ گفتم: پسرعموی اوست؛ گفت: بهحق پیامبرتان، این مطلب را از پیغمبرتان شنیده است؟ گفتم: آری؛ پس دیرانی مسلمان شد و گفت: قسم به خدا من در تورات یافتم که پیغمبر آخرالزمان این جملات نواختن ناقوس را تفسیر و معنی خواهد کرد». (امالی الصدوق، ص 187)