تقلیب
چون انسان حال ثابت ندارد، لحظهبهلحظه بر صفحهٔ ذهن و فکرش، نقوش و خطور میآید. دائم واردات منفی و مثبت بر ذهنش میآید. پس آدمی در پنجهٔ تقلیب است. به عبارتی ذهن پر میشود و خالی میشود و صادرات هم از درون بیرون میپرد. اگر اینچنین باشد، پس ذهن چه کسی، یاد امامش کند و واردات کی مهدوی میشود؟ اگر صرف یاد باشد، زود خالی میشود، چراکه تقلیب، نوعاً از واردات زندگی و کار و اشتغالات است که ساعتی آدمی را بیکار نمیگذارد، گاهی فکر مهدوی، معارض با فکر دیگری میشود و لحظهای ثبت میکند و لحظهٔ دیگر پاک و محو میکند. شما خواننده، بر این نکته کمی درنگ کن تا شاید به نتیجهای برسی.