تمثیلی در نمودها
عارف شبستری در «گلشن راز» میفرماید:
وجود خلق و کثرت در نمود است **** نه هر چه آن مینماید عین بود است
بنه آینهای اندر برابر **** در او بنگر ببین آن شخص دیگر
یکی ره باز بین تا چیست آن عکس **** نه این است و نه آن، پس کیست آن کس
چو من هستم به ذات خود معین **** ندانم تا چه باشد سایه من
همه خلائق و ممکنات و کثرات عین ذات حق نیستند، بلکه نمودی از تجلی او هستند که همانند موجها در نمایشاند؛ همه عکسی از او دارند که در مظاهر جلوه کردهاند. اگر آینهای برابر خود نگه داشته باشی، آنچه در آینه دیده میشود، نمود است نه ذات شخص. باز هم در آینه خودت را ببینی، عکس و نمایش صورت میبینی.
انسان ذاتش معین است، پس سایه او چیست؟ سایه حقیقتاً انسان نیست، بلکه نمود و نمایشی از هیکل انسانی است. عین ذات احدیت یکی است و همه ممکنات در واحدیت، جلوه و نمود و عکس او هستند که در آینهها نمایش دارند.