تکلّف

تکلّف، خود را به رنج و سختی نهادن است.

تکلّف آن است که انسان کاری را به مشقّت یا تصنّع انجام دهد.

در سوره ص ۸۶ خداوند فرمود: «قُل ما أسئلُکُم علیه مِن اجرٍ و ما أنا مِن المُتکلّفین: بگو من (برای رسالت) مزدی از شما نمی­خواهم و من از متکلّفین نیستم.»

پیامبر صلی‌الله علیه و آله فرمود: «انا و اتقیاء امّتی براء مِنَ التکلّف: من و پرهیزگاران امّتم از تصنّع و ریا بیزاریم.»

تکلّف از اخلاق صالحین و متّقین نیست. آنان در هیچ‌یک از امور نه لباس، نه غذا، نه در میهمانی، نه مال … تکلّف ندارند.

شاهدیّ اش فارغ آمد از شهود **** وز تکلّف ها و جان بازیّ وجود (مثنوی)

تکلّف نوعی بیهوده خود را به زحمت انداختن است و متکلّف کسی است که چیزی را با مشقّت و تصنّع بر خود تحمیل می‌کند با آنکه اهلش نیست.

گر تو بی نوری، کنی حلمی به دست **** آتشت زنده است و در خاکستراست (مثنوی)

آن، تکلّف باشد و روپوش هین! **** نار را نکشد به غیر نور دین

تا نبینی نورِ دین، ایمن مباش **** کآتشِ پنهان شود یک روز فاش

کسی که از روی تکلّف کاری می‌کند و نظرش ظاهرسازی است کارهای او در ظاهر به صورت ریا انجام می‌شود و در باطن جزء منافقان به حساب آید؛ زیرا متکلّف همواره با این دو بال ریا و نفاق حرکت می‌کند و حقیقت و اخلاص در کار او نمی‌باشد.

و کسی که به زور (بدون میل) خود را به کاری وا‌دارد، خطاکار است اگرچه عملش صحیح باشد (چون برای خدا نبوده). کسی که با رغبت کاری را انجام دهد، هرچند در واقع خطا باشد، اجر داده می‌شود.

نتیجه کار متکلّف جز خواری نخواهد بود و در وقت عمل جز رنج و مشقّت و شقاوت نصیبش نمی‌شود.

امیرالمؤمنین علیه‌السلام فرمود: «دوستی‌ات تکلّف نباشد و دشمنی‌ات وقت تلف کردن. به آرامی دوستی کن و به آرامی دشمنی کن.»

امام علی علیه‌السلام تکلّف دوستانش را در دوستی، غلوآمیز و تکلّف دشمنانش را در دشمنی افراط‌آمیز دانسته و دوست نمی‌داشت. لذا فرمود: «دو گروه دربارهٔ من به هلاکت می‌رسند؛ دوستانی که راه اغراق می­پیماند و دشمنانی که راه افراط می‌روند.»

چون ز فهمِ این عجایب کودنی **** گر بلی گویی، تکلّف می‌کنی (مثنوی)

امّا تکلّف اسمی است برای کاری که به مشتقّت و حرص و ظاهرسازی انجام می‌شود. لذا تکلّف دو گونه است:

۱) تکلّف پسندیده: حالتی است که انسان دنبال می‌کند تا به کاری که آن را می‌خواهد و مقصود اوست می‌رسد؛ و برای او سهل و مفید و مورد محبّت می‌شود و به این جهت واژه تکلیف در مورد تکلّف عبادات به کار می‌رود.

یک دو گامی رو، تکلّف ساز خَوش **** عشق گیرد گوشِ تو آنگاه کَش (مثنوی)

۲) تکلّف ناپسند و مذموم: آنچه را که انسان از روی ریا و تصنّع دنبال کرده و قصد می‌کند و همان معنی مقصود آیه است که می‌فرماید: «وَ ما اَنا المتکلّفین» (ص ۸۶)

گاهی نفس به دنبال راحتی است و نمی‌خواهد سختی بکشد، نمی‌خواهد ریاضت بکشد و ما مجبوریم گاهی به نفس سختی دهیم مثل کم‌خوابی، کم‌گویی، کم خوری که باید با نوعی تکلّف نفس را مهار کنیم و این ممدوح است. مثلاً نمی‌خواهد برای نماز شب بیدار شود و ما خود را به رنج می‌اندازیم تا این عملی که برای رسول خدا صلی‌الله علیه و آله واجب بوده را انجام دهیم.

و در فنون نفس هم قاعده‌ای است که مثلاً هر وقت حلم ندارید، تَحَلَّم؛ خود را به حلم بزنید و این تکلّف ممدوح است تا یواش یواش حلیم شویم.

© تمامی حقوق برای وب سایت گلستان کشمیری محفوظ می باشد.