جدّ و جهد
جدّ و جهد به معنی کوشش با رنج و تعب است؛ کوشش فراوان و به کار بردن نهایت نیرو.
امیرالمؤمنین علیهالسلام فرمود: «قد سَعِدَ من جدّ: کوشنده نیکبخت گردد.»
و نیز فرمود: «مَن أعمَلَ إجتهادَهُ بَلَغ مُراده: هرکس کوشش خود را به کار برد به خواسته خود دست یابد.»
و فرمود: «مَن یَستقین یَعمَل جاهداً: هرکس یقین کند کوشش بسیار نماید.»
چون به جد مشغول باشد آدمی **** او ز دیدِ رنج خود باشد عَمی (مثنوی)
حکایت شده عابدی در بنیاسرائیل از مردم کنارهگیری کرد و هفتادسال مشغول عبادت شد. خدای علیم ملکی را نزد او فرستاد و فرمود: عبادت تو قبول نمیشود، خویشتن را دچار مشقّت منمای و جدّ و جهد مکن!
عابد در جواب گفت: چون آنچه بر من واجب است عبودیت و بندگی میباشد. لذا باید وظیفه خود را همیشه انجام دهم. ولی قبول شدن و قبول نشدن آن موکول به معبود من است.
وقتی آن ملک مراجعت نمود، خدای متعال فرمود: عابد چه گفت؟ ملک گفت: پروردگارا، تو عالمتری که او چنین و چنان گفت. خداوند فرمود: نزد آن عابد برو بگو: «ما طاعتهای تو را به خاطر این نیت ثابتی که داری قبول کردیم.» آری، این سنّت الهی است که هرکس در راه رضای خدا و خواست او جدّ و جهد کند، حتماً خدای سبحان او را هدایت فرماید. در سوره عنکبوت ۶۹ فرمود: «وَالذّین جاهدوا فینا لَنهدینَّهُم سُبُلنا: و راههای خویش را به آنان که در راه ما بکوشند مینماییم.»
جهد بیتوفیق خود کس را مباد **** در جهان، والله اعلم بِالصّواب (مثنوی)
برای رسیدن به توحید لازم است سالک به کوشش و ریاضت بپردازد تا مصداق جهاد اکبر در وجودش پیاده شود و از دست روی دست گذاشتن و حواله به تقدیر نمودن و بیحرکتی که موجب سستی و عقب ماندن میشود بپرهیزد. حافظ در این خصوص میفرماید:
قومی به جدّ و جهد گرفتند وصل دوست **** قومی دگر حواله به تقدیر میکنند
از حضرت استاد عارف سید عبدالکریم کشمیری درباره این دو مصراع سؤال شد، فرمودند: دسته اوّل بهترند.
در سوره عنکبوت ۶ فرمود: «وَ من جاهد فاِنّما یجاهد لِنفسه: هرکس کوشش کند برای نفس خود کوشش کرده.»
جهد کن تا نور تو رخشان شود **** تا سلوک و خدمتت آسان شود (مثنوی)