حادث

حادث به معنای نو و تازه پدید آمده، در مقابل قدیم است.

حادث موجودی است که وجودش مسبوق به عدم باشد؛ یعنی نبوده و بعد به وجود آمده. امّا قدیم موجودی است ازلی و قائم به ذات خود و سابقه عدم و نیستی ندارد.

حادث، حادث زمانی و حادث ذاتی است:

حادث زمانی آن است که وجود امر حادث، مسبوق به عدم زمانی باشد. نظیر حادث امروزی که دیروز وجود نداشت و آنچه فردا وجود می‌گیرد، امروز نیست.

و هر آنچه در وجود خود وابسته به علّت و نیازمند به غیر باشد، حادث ذاتی نام دارد.

هرچه جسم آمد، ولادت وصف اوست **** هرچه مولودست، او زین سوی جوست (مثنوی)

ز آنکه از کون و فسادَست و مهین **** حادث است و محدثی خواهد یقین

مولانا گوید هرچه که جسم باشد، زاییده شده و مربوط به دنیاست. چون جسم به عالم متغیّر مادّی تعلّق دارد که عالمی خوار و بی‌مقدار است و در واقع حادث بوده و هر حادثی نیاز به پدید آورنده (محدث) دارد.

از کجا یابد حادث، قدیم را؟ چون او را چنین بارگاهی است و او بی‌نیاز است. تو نیاز ببر که بی‌نیاز، نیاز را دوست دارد.

از مرحوم عارف بالله سید علی آقا قاضی از حادث پرسیدند، فرمود: بریده است حادث؛ یعنی همه چیز در قدیم است. (یعنی موجود اینجا لباس ممکن می‌پوشد، همه چیز در علم قدیم بوده است.)

© تمامی حقوق برای وب سایت گلستان کشمیری محفوظ می باشد.