حبّ ذات
غریزهٔ حب ذات، در همگان است، چراکه سبب بقاء و حیات شخص است. کار و کوشش و درآمدها و راحتی و سلامتی و حتّی داشتن فرزندان و… نموداری از این صفت است؛ و ترس از زلزله، مرض، فقر، دشمنی، شرّ و مانند اینها از اموری است که انسان هراس دارد و دوست ندارد به سرش آید. بااینکه در روایات و ادعیه اشارهشده است که مقدّم همهٔ حوائج، اوّل برای امام باشد، غریزهٔ حبّ ذات نمیگذارد، اوّل، خواست و حاجت برای او باشد و شخص، اوّل برای خود میخواهد. پس آنچه در زیارت جامعهٔ کبیره به امام میگوییم «پدرم و مادرم و خودم و خانواده و مال و دارائیام، فدای شما باد». یا میگوییم «شما را پیش میاندازم پیشاپیش خواستهام؛ مقدّمکم امام طلبتی»، کلماتی است که به حقیقت، لباس ایثار را نپوشیده و در امتحانی موفّق نبوده تا معلوم گردد چقدر حبّ ذات، مانع از فانی شدن در امام عصر علیهالسلام است.