وبلاگ

خانه از بنیاد سست شده

در دمشق (سوریه) پیرمرد 150 ساله‌ای در حال جان کندن بود.

سعدی گوید: «بر بالین آو آمدم، با این همه عمر تأسف می‌خورد که عمری نکرده است. گفتم: خیال مرگ نکن که فیلسوفان یونان گفته‌اند: مزاج هر چند موزون باشد، دلیل بقا نیست و بیماری هر چند وحشتناک باشد، دلیل بر مرگ نیست. اگر بخواهی برایت طبیبی بیاورم.

لبخندی زد و گفت: 1. وقتی پزشک زیرک، بیمار را با حال وخیم در بستر بیند به نشان تأسف، دست بر هم ساید. 2. صاحب خانه در فکر نقش و نگار ایوان است با اینکه خانه از بنیاد سست است. 3. پیرمردی از جان کندن ناله می‌کرد و پیرزن برای آرام کردن درد او، به کف پایش چوب صندل را به گلاب می‌مالید.4. وقتی استقامت مزاج دگرگون شد نه افسون (دعا) و نه درمان، هیچ کدام اثر نبخشد». (حکایت‌های گلستان، ص 230)

© تمامی حقوق برای وب سایت گلستان کشمیری محفوظ می باشد.