خواب

یکی از آیات الهی، خواب است که وقتی شب می‌شود، همگان به خواب حسی روند و جسمشان در روی زمین می آرمند و روح، انگار به عالم مثال می‌رود. به وقت خواب است که روح‌ها از مرکوب ها جدا می‌شوند و خواب که برادر مرگ است بر افراد غالب می‌گردد. در حالت خواب، اتصال راکب و مرکوب، به کمترین حدّ می‌رسد تا حواس از کار بیفتند و شخص به راحتی بخوابد. چون صبح شود آن بند و حبل متصل به پای ارواح، کشیده و به کالبد وصل گردد و ارواح به عالم غیب رفته و دوباره به عالم محسوسات بازمی‌گردند تا شخص، مشغول کار روزمره و تکالیف خود شود. خوشا به حال اصحاب کهف که ۳۰۹ سال خوابیده و روحشان در عالم ملکوت سیر می‌نمود و خداوند، روح و جسمشان را از آفات و حوادث، حفظ کرده بود و تکالیف را در این بی‌خویشی از آنان برگرفته بود.

سالک در طی طریق، نباید بخوابد و هر نوع خواب و غفلتی عقلانی نیست تا زمانی که درگاه حقیقت را ندیده است. پس زیر درخت میوه‌دار یعنی ظلّ عالمان ربانی، در حال چیدن معارف باشد. آنگاه‌که درخت میوه‌دار حقایق به نفحه‌ای وزیدن گرفت، آنکه زیر درخت آرمیده، می‌تواند از میوه‌های در حال فرود آمدن، بخورد و استفاده ببرد. مرد طریقت به خواب نمی‌رود و مشغول ریاضت است و آنکه بخواب رود و پی تلاش نرود، کم‌کم شیرازه اتصالش گسسته می‌شود. آنکه گفته شده که خواب عالم عبادت است، به این خاطر است که خوابش با غفلت و ناسپاسی همراه نیست. پیامبر صلی‌الله علیه و آله فرمود: چشمانم به خواب می‌رود، ولی دلم بیدار است.

© تمامی حقوق برای وب سایت گلستان کشمیری محفوظ می باشد.