خوف

در این‌که خوف در وجود و طبیعت انسان‌ها هست جای شک نیست و لکن در مراتب خوف بحث است که آیا مثلاً انبیاء هم ترس داشتند و آیا این خوف آن‌ها از خدا یا از سلاطین و متکبّران و مدعیان خدایی بوده است؟! در سوره طه آمده: وقتی خداوند عصای موسی را با معجزه تبدیل به اژدها کرد، به وی فرمود: «عصا را بیفکن، چون بر زمین انداخت عصا اژدهایی مهیب شد و به هر سو می‌شتافت». پس خداوند فرمود: «عصا را بگیر و از آن مترس (لا تَخَف) که ما او را به صورت اول برمی‌گردانیم». (21-19) در همین سوره آمده است؛ وقتی خداوند به موسی و هارون امر می‌کند به‌سوی فرعون بروند، عرض کردند: «بارالها ما می‌ترسیم (نَخافُ) که بی‌درنگ بر ما ظلم کند یا بر سرکشی خود بیافزاید».

خداوند فرمود: «هیچ نترسید (لا تَخافا) که من با شمایم» (46-43) باز در همین سوره آمده است: «چون ساحران سحرهای خود را افکندند، چوب‌ها و ریسمان‌ها به ناگاه به جنبش آمدند، موسی سخت بترسید» (خیفة) خداوند فرمود: «مترس، (لا تَخَف) تو برتری خواهی داشت». (68-66) از مجموع آیات چنین استفاده می‌شود که ترس در انبیاء هم بوده، چراکه بار رسالت سنگین بوده است و نفس هر چند اگر پیامبری باشد در مرتبه‌ای از ایام رسالت، به خوف می‌افتد و نمونه این‌ها دلالت بر قدرت لایزال خداوند و محدود بودن قدرت آن‌ها در برابر حق‌تعالی دارد.

© تمامی حقوق برای وب سایت گلستان کشمیری محفوظ می باشد.