خیانت
خیانت آن است که انسان مال و پول و مانند اینها را به رسم امانت بگیرد و در آن تجاوز نماید و یا آن را معیوب نموده یا غصب یا انکار کند.
خیانت در واقع ضایع کرد مال است و گناهی بزرگ میباشد.
خیانت مقابل امانت است و اصل آن به معنی منع حق است.
خیانت و نفاق هر دو یکی است ولی خیانت نسبت به عهد در نهان است و نفاق نسبت به دین گفته میشود.
پس خیانت، مخالف حق است با نقص عهد در نهان.
خیانت از خبائث قوّه شهویّه و از رذایل هلاککننده است.
چیزی که به دست انسان سپرده میشود چه مال یا عرض و ناموس یا اسرار زندگی و راز غیر اینها از قبیل حقوق خدا و رسول خدا صلیالله علیه و آله و ائمه علیهالسلام و حقوق مردم، باید به صاحبش سالم برگردانده شود و غیر از این خیانت است.
امیرالمؤمنین علیهالسلام فرمود: «راستگویی امانت است و دروغ خیانت است.»
رسول خدا صلیالله علیه و آله فرمود: «کسی که دنبال حاجت برادر دینیاش برود و خیرخواهی او ننماید، به خدا و رسولش خیانت نموده است؛ مَن مَشیَ في حاجة أخیه ثُمّ لَم نیاصحه فقد خان الله و رسوله.»
گفت اَلدّین نصیحه، آن رسول **** آن نصیحت در لغت ضِدّ غُلول
این نصیحت، راستی در دوستی **** در غلولی، خائن و سگ پوستی
بیخیانت این نصیحت، از وِداد **** مینماییمت، مَگَرد از عقل و داد (مثنوی)
بعضی از خیانتها جنبهٔ حقّی و حقوقی دارد. مثلاً اسراری که استاد به شاگرد میآموزد، زحمتی که استاد برای شاگرد کشیده، استاد حقّی بر گردن شاگرد دارد. امّا شاگرد بعد از ۴، ۵، ۶ … سال از راه سلوک بیرون میرود و آنچه را که آموخته به هدر میدهد؛ نمک میخورد نمکدان میشکند. درحالیکه استاد او را امین خودش کرده بود، به او اعتماد کرده بود و اسراری به او آموخته بود.
دارندهٔ این صفت نزد خدا و مردم اعتبار ندارد و از درجه ایمان ساقط میشود و اثر وضعی این عملش به هال و اهلش سرایت میکند.
سفارش اکید شده که به نماز و روزه کسی فریب نخورید (چهبسا کسی شیفتهٔ این اعمال میشود) ولیکن به راستگویی و ادای امانت، مردم را آزمایش کنید.
به خائن نباید اعتماد کرد و چیزی نزد او به امانت گذاشت؛ حتّی زن دادن و یا قرض دادن و اگر کسی چنین کرد و تجاوزی دید، خود را ملامت کند.
در سوره نساء ۱۰۷ فرمود: «اِنّ الله لا یحبّ مَن کانَ خوّاناً اثیما: خداوند آن را که خیانتگری بزهکار است دوست نمیدارد.»