درک لذّات
خداوند، جمال و بهاء محض و مبداء هر جمال و بهاء است. او در غایت کمال و جمال است و دارای برترین لذت که هیچ لذتی را قیاس بدان نتوان کرد. ذاتش برای ذاتش، اعظم عاشق و معشوق و اعظم لاذّ و متلذّ خواهد بود.
لذت به معنی ادراک ملائم میباشد نه لذت مزاجی که بر خلق است. در دعا آمده است: «اللّهم غَیر سوء حالنا بحسن حالک: خدایا بدی حال ما را به حسن حال خودت تغیر بده» (دعای بعد از نماز ماه رمضان مروی از پیامبر صلیاللهعلیهوآله) یعنی خداوند ادراک ملائم (موافق و سازگار و مناسب) دارد. در بند 65 دعای جوشن کبیر آمده است: «اللهم یا مرتاح» مرتاح از روح به معنی نشاط، انبساط و ابتهاج است. مروحه که اسم آلت است به معنی باد بزن از همین روح که آلت ترویح است مشتق شده است. پس میتوان خداوند را به اسمای مبتهج (خشنود، خرسند و مسرور) و لاذّ و متلذّ نام برد به این معنی که گفته شد. در مناجات شعبانیه آمده است: خدایا به نور عزت ابهج خود مرا پیوند ده (الحقنی بنور عزّک الابهج). نتیجه اسماء الهی توفیقی نیستند و به هر نامی که مخصوص نباشد اما زیبنده خداوند باشد میتوان نام برد. لکن لذت هر چیزی بهحسب حال آن موجود است که لذت میبرد. لذت حیوانات از خوردن، لذت عاشقان از معشوقان و فرشتگان از کارشان، لذت حشرات از خوراکشان، لذت شبپره از تاریکی، لذت درختان از نوع تغذیه خودشان و لذت گردش افلاک بر مداری که میچرخند با هم فرق میکند؛ اما درباره حقتعالی، لذت و لبخند به معنی حسی و طبیعی نیست. بله هر چه در عالم علوی و تجرّد هستند، خوشی آنان بیشتر است چرا که به حقایق نزدیکتر و قرین هستند. پس خدا برترین مدرک به برترین ادراک است به معنی ادراک ملائم و مناسب ذات خودش میباشد. چنانکه در روایات بسیار آمده که خداوند در دنیا به کار بعضی بندگان لبخند میزند و در بهشت تجلّی ضحکی (خنده) دارد. نه خندهای که بندگان یا موجودات دیگر دارند، بلکه آنچه ملائم ذات اوست به بسیاری خرسندی و خشنودی میشود.