دولت

دولت در لغت اقبال و نیک بختی و در اصطلاح سعادت ازلی را گویند.

دولت، اتّفاق حسن و آن عنایت ازلی باشد.

از آستان پیر مغان سر چرا کشیم!

دولت در این سرا و گشایش در این دراست (حافظ)

کسی از عارف حق شیخ ابوسعید ابوالخیر پرسید: این همه دولت (عرفانی) از کجا یافتی؟ گفت: بر کنار جوی آب می‌رفتم، پیر شیخ ابوالفضل سرخسی از آن جانب دیگر می‌رفت، چشمش بر ما افتاد؛ این همه دولت از آنجاست.

دولت از مرغ همایون طلب و سایهٔ او **** زانکه با زاغ و زغن شهرپر دولت نبود (حافظ)

نقل است که مالک دینار همه‌شب بیدار بودی. دختری داشت، شبی گفت: ای پدر، آخر یک لحظه بیاسای. گفت: ای فرزند، پدرت از شبیخون قهر می‌ترسد و نیز از آن می‌ترسد که مبادا دولتی روی به من نهد و مرا خفته یابد.

دولت آن است که بی‌خون دل آید به کنار **** ور نه با سعی و عمل باغ جنان این همه نیست (حافظ)

© تمامی حقوق برای وب سایت گلستان کشمیری محفوظ می باشد.