ذوق
ذوق در لغت به معنای چشیدن است و بیشتر استعمال قرآن دربارهٔ عذاب و گاهی در رحمت نیز به کار میرود.
در سوره فصّلت ۵۰ آمده: «اَذَقناهُ رَحمَة مِنّا: رحمتی از خویش بدو بچشانیم»
در سوره آلعمران ۱۷۵ آمده: «کُلُّ نَفسٍ ذائِقَة المُوت: هرکس مرگ را میچشد
ذوق به معنای چشیدن و منظور چشیدن لذّت است و در اصطلاح، درک حضور و لذّت حاصل از تجلّیات و مکاشفات است.
در اصطلاح اهل عرفان، ذوق نوری است که خداوند با تجلّی خود در دل دوستانش میاندازد که به آن حق و باطل را از هم تمیز دهند بی آنکه از کتابی اخذ کرده باشند.
ذوق، وجدان لذّت و قوّه تمیز باشد میان آنچه مطلوب است از آنچه نیست … همچنین لذّتی که از تجربه و از این وجدان حاصل میشود ذوق و ذوق حضور نام دارد.
اهل کشف و شهود لذّت عقلی را ذوق گویند.
ذوق، اوّل درجه شهود را گویند.
صدق، بیداریِّ هر حس میشود **** حسّ ها را ذوق، مونس میشود (مثنوی)
خواجه عبدالله انصاری گوید: ذوق، پایدارتر از وجد و آشکاراتر از برق است و بر سه درجه باشد:
درجه اوّل، تصدیق طعم وعده (الهی) است که هیچ امیدی آن را قطع و هیچ آرزویی آن را عقب نمیزند و هیچ توّهم جلوی آن را نگیرد.
درجه دوم، اراده طعم انس است که هیچ شغلی به آن تعلّق نگیرد و هیچ عارضهای آن را منصرف نکند و هیچ تفرقهای آن را مکدّر نکند.
درجه سوم ذوق انقطاع است از وصل حاصل شود، ذوق همّت است که از جمع حاصل شود و ذوق راز و نیاز که از وصول عیان حاصل آید.