روندگان معاد
روندگان به معاد دو طایفهاند: سعداء و اشقیاء.
اما سعداء دو دستهاند: خواص و عوام. عوام به قدم مخالفت نفس و ترک شهوات بر فرمان شریعت و متابعت سنت میرسند: «فاما من خاف مقام ربّه و نهی النفس عن الهوی فان الجنة هی المأوی: آن کس که از مقام پروردگارش ترسان باشد و نفس را از هوی بازدارد، قطعاً بهشت جایگاه اوست.» (نازعات:40-41) و خواص به قدم «یحبّهم: خدا آنان را دوست دارد.» بر جاده «یحبونه: آنان خدا را دوست دارند.» (مائده:54) به معاد «مقعد صدق: در جایگاه صدق نزد خداوند مالک مقتدر میرسند.» (قمر:55)
اما اشقیاء هم دو دستهاند: یکی شقی و دیگر اشقی. شقی بعضی عاصیان امتاند که بر موافقت هوای نفس ثابتقدم و بر جاده عصیان به معاد روند. «فاما من طغی و آثر الحیوة الدنیا فان الجحیم هی المأوی: اما آن کس که طغیان کند و زندگی دنیا را مقدم بدارد، مسلماً دوزخ جایگاه اوست.» (نازعات:37-39) اما اشقی صفت کافران و منافقان است که به کلی روی به طلب دنیا و لذات و شهوات حیوانی و نفسانی آورده و پشت بر کار دین و آخرت زدند. «اما الذین شقوا ففی النار: اما آنها که بدبخت شدند در آتشاند.» (هود:105) شقی اگر چه نفس او عصیان میکند، اما دلش قبول ایمان و خدا را دارد و حریف نفسش نمیشود؛ اما اشقی چیزی را به قلب قبول ندارد و در دوزخ مؤید و مخلد است «لا یصلها الا الاشقی الذی کذب و تولی: وارد آتش جهنم نمیشود مگر بد بختترین مردم همان کسانی که آیات خدا را تکذیب کردند و به آن پشت نمودند.» (اللیل:149)