ریاضت
ریاضت، تحمّل رنج برای تهذیب نفس و تربیت خود یا دیگری است.
در اصل ریاضت، رام کردن ستور باشد به منع او از آنچه قصد کند از حرکات غیر مطلوب و ملکه گردانیدن او را اطاعت صاحب خویش در آنچه او را بر آن دارد از مطالب خویش. در این موضع هم مراد از ریاضت، منع نفس حیوانی بود از انقیاد و متابعت قوّهٔ شهویه و غضبیّه و آنچه بدان تعلّق دارد و منع نفس ناطقه از متابعت قوای حیوانی و از رذایل نفس سرکش و ملکه گردانیدن انسان به طاعت و عمل به آنچه او را به کمال رساند.
مُردن تن در ریاضت، زندگی است **** رنج این تن، روح را پایندگی است (مثنوی)
ریاضت در اصطلاح اهل عرفان به معنی تمرین دادن نفس برای حصول صدق در نیّت و گفتار و کردار است؛ یعنی انسان با ریاضت به جایی رسد که همهٔ نیّات قلبی و اعمال خود را برای حقتعالی خالص قرار دهد.
ریاضت بر دو نوع است: «ریاضت اجباری» که سختیهای است که در اثر حوادث روزگار برای هرکس پیش میآید و با صبر و شکیبایی باید آن را تحمّل کرد. چهبسا همین سختیها، بلاگردان جان آدمی باشد. امّا «ریاضت اختیاری» که مخصوص سالکان و مؤمنان است که با اراده و آگاهی آن را برمیگزینند تا نفس امّاره خود را مهار زنند و به کمال مطلوب برسانند.
پس ریاضت را به جان شو مشتری **** چون سپردی تن به خدمت، جان بری (مثنوی)
ور ریاضت آیدت بیاختیار **** سر بِنه، شکرانه ده، ای کامکار
امیرالمؤمنین علیهالسلام فرمود: «باور کردن ریاضت، به خواندن حکمت و غلبه بر عادتها (ی ناپسند) است.»
غرض از ریاضت سه چیز است:
یکی، رفع موانع وصول به حق و آن شواغل ظاهر و باطن است.
دوم، مطیع گردانیدن نفس حیوانی عقل را بر عملی که باعث کمال باشد.
سوم، ملکه گردانیدن نفس انسانی را به ثبات بر آنچه مُعِدّ او باشد قبول فیض الهی را تا او را به کمال رساند.
واصل شدن به حق با ریاضت و رفع انیّت متحقق میشود.
جهاد و ریاضت، قطع تعیّنات و اسقاط تعیّنات کند. آنگاه غبار کثرات از جان و نفس سالک مراقب بیرون میرود. چون به قصد معاوضه (و برای پاداش) نیست و غرض، وصل حق است، پس حق او را به خاطر کوشش روز و شبش به قرب خود میکشاند. البتّه نظر اهل معرفت این است که کوشش و ریاضت، استقامت میخواهد و آن انجام اوامر، ترک نواهی و پایداری همیشگی بر استدامت طریق است.
امیرالمؤمنین علیهالسلام فرمود: «کسی که ریاضت نفس خود را ادامه دهد، سود برد؛ من استدام ریاضتِهِ نفسه انتفع»
بیشک، مبارزه با نفس که خطرناکترین دشمن انسان است کاری بسیار دشوار است و به مجاهده و ریاضت نیاز دارد. البتّه مقصود از ریاضت ترک دنیا و رهبانیّت هندوها و پیروان کلیساها و یا چلّه نشینی و عزلت صوفیان و اصحاب خانقاه نیست، بلکه مقصود، تمرین و وادار کردن خویش به کارهای خیر و سنن صالحه، از ادای واجبات و ترک محرّمات و سایر امور حسنه است. نفس طبعاً به دنبال آسایش و رفاه و بیقیدی میگردد. از اینرو باید در مبارزه با هوای نفس و کنترل آن سخت کوشید تا رام شده و آمادهٔ اطاعت و فرمانبرداری شود.
بزرگی فرمود: کسی که جملهٔ علوم جمع کند و با جملهٔ طوایف صحبت دارد، هرگز به جایگاه مردان نرسد مگر ریاضت یافته باشد به فرمان اِمامی یا ولیای از اولیا یا استادی راه رفته و حاذق …