ریا

از نظر لغوی ریا از رؤیت مشتق شده است و به معنی طلب منزلت و مقام در قلب مردم به‌وسیلهٔ ارائه اعمال نیک می‌باشد.

ریا عبارت است از طلب کردن اعتبار و منزلت در دل‌های مردم به‌وسیلهٔ صفات یا خصال نیک و پسندیده یا آثاری که دلالت بر صفت نیک کند و آن از اقسام جاه‌طلبی است؛ زیرا جاه‌طلبی، طلب منزلت در دل‌هاست از هر راهی که ممکن باشد.

در سوره بقره ۲۶۴ آمده: «یا ایّها الّذین آمنوا لا تُبطلوا صدَقاتِکم بِالمَنِّ و الاَذیٰ یُنفِقُ مالَهُ رئآءَ النّاس و لا یؤمِنُ باللهِ و الیَوم: ای مؤمنان صدقه‌های خود را با منّت نهادن و آزردن تباه نسازید همچون کسی که از سَرِ نمایش دادن به مردم، دارایی خود را می‌بخشد و به خداوند و روز واپسین ایمان ندارد.»

ریا، تظاهر و خودنمایی و اظهار عمل به انگیزه جلب توجّه و ستایش مردم است.

نشانه‌های غفلت سه چیز است: حرص، ریا، عجب. پس ریا، نشانه‌ای برای غفلت است؛ یعنی در افعال و اعمال و نیّتش خالص نباشد و به اغراض فاسده و قصدهای خبثه مثل تقرّب به اهل دنیا آلوده باشد.

نام ریا به حکم عادت مخصوص است به طلب منزلت در دل‌ها به عبادت و اظهار آن. پس حدّ ریا «نمودن طاعت خدای است بندگان را»

مقصود مرائی تقرّب به خداوند نیست هدف، تقرّب به خلق است.

ریا، شرک خفی است که انسان کارهایی را که ظاهرش اطاعت پروردگار است انجام بدهد ولی هدفش تقرّب به او نباشد بلکه مقصود ایجاد مقام و جایگاهی در قلوب خلایق باشد تا او را احترام کنند و نیازش را برآورده سازند.

امام صادق علیه‌السلام فرمود: «هرگونه ریایی شرک است. هرکه برای مردم کار کند پاداش او به عهدهٔ مردم است و هرکه برای خدا کار کند ثوابش بر خداست.»

نبی گرامی اسلام فرمود: «ترسناک‌ترین چیزی که بر شما می‌ترسم شرک اصغر است.» عرض شد: «یا رسول‌الله شرک اصغر چیست؟» فرمود: «ریا»

اصل و ریشهٔ ریا به دوستی دنیا و فراموشی آخرت و غفلت از آنچه نزد خدای متعال باشد.

بر حدیث آمد که تسبیح از ریا **** همچو سبزهٔ گولْخَن دان ای کیا (مثنوی)

پس بدان که صورتِ خوب و نکو **** با خِصال بَد نیرزد یک تَسو

ظاهر و باطن ریاکار با هم فرق می‌کند. در خفیٰ در کارش کسل است ولی در میان مردم با نشاط و آداب آن را انجام می‌دهد.

ریای در عبادت مطلقاً حرام است و ریاکار نزد خداوند مغضوب است.

در سوره ماعون فرمود: «فَوَیلٌ لِّلمُصَلّین … الّذین هُم یُرائون»

رسول خدا صلی‌الله علیه و آله فرمود: «خداوند عملی را که در آن ذرّه‌ای از ریا باشد قبول نمی‌کند؛ لا یقبل الله تعالی عملاً فیه مثقالُ ذرّةٍ مِن ریٰا»

اعمالی که جنبهٔ عبادی ندارد موضوع ریا در آن چندان اهمیتی ندارد، امّا کارهایی که جنبهٔ اعتقادی دارد و قصد قربت می‌خواهد مثل نماز، روزه، حج، زکات و … ممکن است ریا آفتی بر آن شده و سبب بطلان آن گردد.

ریا در اصل ایمان، شدیدترین نوع ریا است و صاحبان آن از منافقان محسوب می‌شوند که وعدهٔ عذاب ابدی به آن‌ها داده شده است و چه‌بسا از کفّار بدتر باشند؛ زیرا کفر باطنی و نفاق ظاهری، هر دو را در خود جمع کرده‌اند. امّا ریا در اصل عبادت هرچند از مرتبه قبلی ضعیف‌تر است سبب شرک اصغر می‌شود؛ زیرا دیگران را در طاعت و عبادت خدای متعال شریک می‌کند! ریا در نوافل و مستحبّاتی که اگر آنان را ترک کند مرتکب گناهی نمی‌شود، امّا این مقدّمات ریا فراهم می‌شود. (بازگویی مستحبّات مخفی، زمینه را برای ریاکاری بعد فراهم می‌کند.)

گرچه بر واعظ شهر این سخن آسان نشود تا ریا ورزد و سالوس مسلمان نشود  (حافظ)

هرکس باطن خویش را برای خدا خالص کرد و قلبش را برای او خاشع نمود و هرچه در توان داشت انجام داد و باز خود را مقصّر دانست می‌یابد که کوشش او مورد تقدیر واقع شده و از آن کسانی خواهد بود که امید خلاصی از ریا و نفاق برایش حاصل شود به شرط آنکه در هر حال استقامت داشته باشد.

فارِغم از طُمطُراق و از ریا **** قل تَعالوا گفت جانم را بیا (مثنوی)

© تمامی حقوق برای وب سایت گلستان کشمیری محفوظ می باشد.