زن: نفس، مرد: عقل
بعضی امثله در اشعار اهل عرفان بر مثال زن و مرد است، زن کنایه از نفس و مرد کنایه از عقل است. چنانکه در مثنوی در قضیه زن و مرد فقیری که کوزه آب را بهعنوان هدیه برای خلیفه بغداد فرستاد آمده است. وجود زن و مرد برای یکدیگر لازم و ضروری میباشند و دائم این دو در نزاع و برخورد و توافق هستند. نفس دنبال نیازهای مادی و عقل دنبال نیازهای معنوی است. زن همواره در جستجوی احتیاجات منزل و مادیات و مناصب است. گاهی دنبال چارهگری است و خود را فروتن میکند و گاهی جویای افتخارات و سروری است.
نفس، همچون زن، پی چارهگری **** گاه خاکی، گاه جوید سروری
برای بقاء حیات، زن و مرد باید باشند، ولیکن اگر بر اسلوب و روش صحیح و معتدل گام بردارند به کمالات میرسند. همینطور اگر نفس و عقل بر اساس حکم الهی و دین با هم به کنار آیند به کمال مطلوب میرسند.