ستاره و ماه و خورشید
در قرآن درباره حضرت ابراهیم علیهالسلام (نسبت به عقاید باطل مردم) میفرماید:
۱. چون شب ظاهر شد و تاریکی فراگرفت ستارهای (زهره یا مشتری در آخر ماه) را دید و گفت: این ستاره پروردگار من است.
۲. چون ماه را در حال طلوع و درخشندگی دید، فرمود: این خدای من است.
۳. چون خورشید آشکار شد فرمود: این خدای من است. چون اینها ناپدید و پنهان شدند، فرمود: من از آنچه شما شرک میورزید بیزار هستم. در کتاب مرصادالعباد به تأویلات عرفانی صفحه 303 میگوید: ابراهیم در بدایت حال ستاره دید؛ که آینه دل به قدر کوکب صفا یافته بود. چون ماه را مشاهده کرد، آینه دل به کمال صافی شد. چون خورشید را مشاهده کرد؛ عکسی از پرتو انوار صفات ربوبیت بود که در آینه دل مشاهده کرد. در سالک آنچه از انوار حق مشاهده دل شود؛ همان، نور معرفت دل گردد و تعریف حال خود هم به خود کند، آنچه در دل کامل میبیند از حضرت است نه از اغیار. پس آنچه از ستاره و ماه و خورشید در ظاهر دیده شود، در عالم دل هم مشاهده کند، چون آینه دل صافی شده گاه مشاهدات در عالم غیب ببیند از عالم دل بهواسطه خیال، گاه در شهادت از عالم ظاهر بهواسطه حس بیند.