سماع
سماع به معنای آواز و خواندن شعر با صوت، ذکر شنیده شده، صیت و شهرت، نیکو نامی میآید. خواجه عبدالله انصاری در منازل السائرین میگوید: «حقیقت انتباه سماع است. کلام اگر به دل نشیند و اثر بخشد، شنونده از آن مُتّحِظ گردد که آن اثر حاصل انتباه باشد و آن را سماع گویند».
خداوند در سوره انفال، آیه 23 فرمود: «اگر خداوند در وجود آنها خیری میدهد، کلمات حق را به آنها می شنوانید. اگر بشنوند، آنها به کلمات حق پشت کرده و از آن روگردان میبودند (لاسمعهم).
تبعیّت از انبیا و اولیا و قبولی اوامر و نواهی سبب میشود که دل به آگاهی برسد و شخص بیدار گردد. سالک با مراقبت در افعال، در وجود خود استعداد و قابلیت فیض را پدید میآورد. (مقامات معنوی، ج 1، ص 90)
سماع عامهی مردم به این است که از روی تقوا نهی خداوندی را پاسخ مثبت دهند و با تلاش وعدهی الهی را اجابت نماید. و از روی بصیرت هرچه بر او از نعمت و نقمت وارد شود، همه را حق بداند.
سماع خاصّه به این است که مقصود خدا را در هر رمز مشاهده کند و در هر صدا بر غایت و مطلوب نهایی وقوف یابد و از لذّت بردن از تفرّق رها گردد.
سماع خاصّ الخاصّ به این است که از کشف و شهود اسباب را میشوید و کنار میگذارد و ابد را با ازل پیوند میدهد و نهایت را به اوّل باز میگرداند. (شرح منازل السائرین، شیروانی، ص 58)