سینه گشاده

آیت‌الله شیخ عبدالله مامقانی صاحب کتاب تنقیح المقال در علم رجال و ده‌ها کتاب علمی است و نزدیک به یک‌صد جلد کتاب نوشته که به عنایت امام صادق علیه‌السلام بوده است. خودش می‌گوید: در شب شنبه 11 جمادی‌الاولی سال 1314 هـ. ق در عالم رؤیا دیدم که در کوچه‌ای می‌رفتم تا به بالا خانه‌ای رسیدم. مردی بزرگوار و گندمگون و در نهایت زیبایی نشسته بود. گفتند او امام جعفر صادق علیه‌السلام است. پس از پله‌ها بالا رفته و بر آن حضرت سلام کردم و دستانش را بوسیدم. پس از آن حضرت التماس کردم تا اجازه فرماید پایش را ببوسم. امام اجازه داد؛ و به من فرمود: دوستی و اخلاص تو نسبت به ما محرز است. سپس از حضرت خواستم تا آب دهان مبارکش را در دهانم گذارد تا سینه‌ام گشاده گردد. امام خواهشم را پذیرفت و زبان مبارکش را در دهانم نهاد و من آن را می‌مکیدم و احساس می‌کردم که آب دهان حضرت در رگ‌ها و عروق من جریان پیدا کرده است تا آنکه رگ‌هایم انباشته از آن شد و نزدیک بود که رگ‌های دستم پاره شود؛ لذا زبان شریفش را از دهانم خارج کرد؛ پس از آن فرمود: لب‌هایت را بیاور تا ببوسم. لبانم را نزدیک نمودم و حضرت آن‌ها را بوسید. من از خواب برخاستم و از نهایت شادمانی بیدار شدم و دیدم که صبح نزدیک است، پس خدا را سپاس گفتم. بعد از این واقعه، چنان قلمم جاری شد که هر شبانه‌روز هشت تا ده ورق کتاب می‌نوشتم (که قبلاً دو ورق هم نمی‌توانستم تصنیف کنم) با همه گرفتاری‌هایی که داشتم از قبیل؛ نگاشتن نامه‌ها و مراجعه به کتاب‌های فقهی و پاسخ استفتائاتی که از مرحوم پدرم می‌شد هر سال پنج جلد و پس از اندکی نه جلد به رشته تحریر می‌آوردم.

© تمامی حقوق برای وب سایت گلستان کشمیری محفوظ می باشد.