شمس تبریز تاریخ نخوانده
سالکی سؤال کرد: «آیا مانند شمس در مطالبی جلو رفتهاند؟ آیا همه گفتهها و نظرات آنها در همه مسائل درست است؟» عرض شد: «نه، چراکه در گفتهها و نوشتههای آنان مطالبی بدون تحقیق تاریخی به چشم میخورَد. مثلاً شمس میگوید: «فاطمه رضی الله عنها عارفه نبود، زاهده بود. پیوسته از پیغمبر حکایت (سخن) دوزخ پرسیدی». پیغمبر از معراج آمده بود، هر کس از آنچه در آن بود، سؤال میکرد. یکی دیدار، یکی صفت بهشت. فاطمه رضی الله عنها گفت: «من آن ندانم، من خوفی دارم، صفت دوزخ بکن». از زن، شیخی نه آید. اگر فاطمه یا عایشه شیخی کردندی، من از رسول صلیالله علیه و آله بیاعتقاد شدمی، الاّ نکردند؛ اگر خدای تعالی زنی را در بگشاید همچنان خاموش و مستور بوَد. زن را همان بس کار و دوک خود.»
از این گفتهها معلوم میشود که شمس از فضایل و مناقب حضرت زهرا علیها السلام که بر همه زنان اوّلین و آخرین، افضل و برتر است و روایت مسند و متقنی که دالّ بر این است را ندیده و نخوانده است.
بنده، هم شنیدم و هم دیدم بعضی را خداوند نورهایی داده بود در تأویل و نظر آیات و مسائل مختلف بدون تحقیق مطالبی را گفتهاند.
باز شمس در ج 1، ص 288 و 556 مقالات وقتی اسم حجاج بن یوسف را میبرد «رحمةالله علیه» میگوید که معلوم است تاریخ نخوانده که چه جنایتهایی این حجاج انجام داده و الاّ میگفته «لعنةالله علیه».