شمول قدرت الهی
خداوند آنقدر قدرت دارد که وقتی چیزی را محو کرد، دوباره مانند آن را خلق میکند. اگر قطرهای به هوا برود و محو شود، از خزینه قدرت او نمیتواند بگریزد. اگر صدبار قطرهای به وجود و سپس به عدم رفت، چون خدا آن را بخواند باز آن قطره از سر شوق به وجود میآید.
گر در آید در عدم یا صد عدم **** چون بخوانیش، او کند از سر، قدم
صد هزار پدیده ضد، ضد خود را میکشد، باز بهحکم نافذ خدا به وجود میآیند. از قدرتش هرلحظه کاروانها از نیستیها به عرصه هستی میآیند. از مشیتش به قاعده «تجدد امثال» همیشه دائم موجودات آیند و روند. چون فصل پائیز رسد، امر خزان آید و درختان به دریای مرگ روند و زاغها نوحهگر شوند ولی فصل بهار از امر سالار ده یعنی خدا، حیات و زندگی را آغاز کنند.
آنچه خوردی، وا ده ای مرگ سیاه **** از نبات و دارو و برگ و گیاه
* مرگ سیاه یعنی مرگ حول انگیز