شناخت ائمه و صحابه
یقین را برای شک، آشکار را به چیز مخفی (و نامعلوم) رها مکن و چیزی را که با چشم ندیدی و فقط دیگران آن را برایت نقل کردند، حکم نکن.
خداوند غیبت و بدگمانی به برادران دینی را بزرگ شمرده است، چه طور انسان به طور مطلق با نادرستی و افترا و بهتان دربارهٔ اصحاب خاص رسولالله جرئت گفتن کند.
خداوند فرموده: «به خاطر بیاورید زمانی که این شایعه را از زبان یکدیگر میگرفتید و با دهان خود سخنی میگفتید که به آن یقین نداشتید و آن را کوچک میپنداشتید، درحالیکه نزد خدا بزرگ بود». (نور: ۱۵)
تا میتوانی قول و فعل مردم را در غیاب و حضور به خوبی حمل کن و جز این مکن که، خداوند میفرماید: «برای مردم با نیکی سخن بگویید». (بقره: ۸۳)
بدان که خدا بر پیامبر صلیالله علیه و آله و سلّم عدهای از اصحاب (خاص) را اختیار کرد و به آنان کرامت بزرگ گرامی داشت و زینت داد و به زینت تأیید و نصرت و استقامت در مصاحبت پیامبر صلیالله علیه و آله و سلّم در همهٔ موارد خوب و مکروه همراه داشت و زبان پیامبر صلیالله علیه و آله و سلّم را به فضائل و مناقب آنان گویا کرد، پس محبت آنان را معتقد باش (مانند سلمان و ابوذر) و فضیلت ایشان را یاد کن.
از مجالست اهل بدعت دوری کن که همنشینی با آنان در قلب، کفر خفی و گمراهی آشکار به بار میآورد. اگر بر تو مرتبهٔ بعضی از اصحاب مشتبه شد، آن را به خداوند عالم واگذار و بگو خداوندا من دوست دارم، هر که تو و رسولت را دوست دارد و دشمن میدارم، هر که تو و رسولت را دشمن دارد؛ زیرا خداوند پیش از این مکلّف نکرده است.
ای به نقل صحیح از سلمان فارسی نقل شده است که به رسولالله صلیالله علیه و آله و سلّم وارد شدم، به من نگریست و فرمود: «ای سلمان خداوند عزوجل، پیامبر و رسولی را مبعوث نکرد مگر دوازده نقیب برای آنان قرار داد. گفتم: یا رسولالله پیروان اهل کتاب از تورات و انجیل را میشناسم.
فرمود: ای سلمان نقباء دوازدهگانهٔ مرا که خداوند برای امامت بعد از من قرار داد میشناسی؟ عرض کردم: خدا و رسولش دانا هستند. فرمود: ای سلمان خداوند مرا از نور برگزیدهٔ خود آفرید و برای خود خواند، پس اطاعتش کردم، از نور من نور علی علیهالسلام را خلق کرد و او را برای پیروی خویش خواند و او اطاعت کرد.
از نور من و نور علی علیهالسلام، نور فاطمه علیها السلام را خلق کرد و او را خواند؛ پس او اطاعت کرد. از نور ما سه نفر، حسن و حسین علیهما السّلام را آفرید و آنها را دعوت کرد، آنان پیروی کردند. پس خداوند ما را به پنج اسم از اسماء خود خواند: خداوند محمود و من محمد، خدا علی و این (پسر عمویم) علی علیهالسلام، خدا فاطر و این (دخترم) فاطمه علیها السّلام، خدا صاحب احسان و این (سبطم) حسن علیهالسلام، خدا محسن و این (سبط دیگرم) حسین علیهالسلام است.
خداوند از نور حسین، نه امام خلق کرد و همه را به خویش دعوت کرد و آنها پذیرفتند، قبل از آنکه آسمان ساخته شود و زمین پهن گردد و هوا و ملک و بشری آفریده شوند. ما آن هنگام انواری بودیم که خداوند را تسبیح میکردیم و فرمانش را میشنیدیم و پیروی مینمودیم.
عرض کردم: یا رسولالله صلیالله علیه و آله و سلّم! من و پدر و مادرم فدای شما باد، کسی که حق معرفت اینان را بشناسد برایش کیست؟ فرمود: کسی حق معرفت آنان را بشناسد و اقتدا به آنان کند و از دشمنانشان دوری بجوید، به خدا قسم با ما هر جا که رویم و باشیم، خواهد بود.
عرض کردم: یا رسولالله! آیا ایمان جز معرفتشان به اسماء و انسابشان حاصل میگردد؟ فرمود: نه! همین مقدار کافی است. عرض کردم: پس کجاست رسیدن شناخت من به آنان؟ فرمود: آیا حسین علیهالسلام را شناختی؟ عرض کردم: آری.
فرمود: بعد از حسین، سید عابدین علی بن الحسین بعد فرزندش محمد بن علی شکافندهٔ علم اولین و آخرین از پیامبران و مرسلین، بعد جعفر بن محمد زبان خداوند صادق بعد موسی بن جعفر فرو برندهٔ خشم و صبر کننده در راه خدا بعد علی بن موسیالرضا راضی به سرّ خداوند، بعدش محمد بن علی که برگزیدهٔ خلق خدا شد، بعدش علی بن محمد هدایت کننده بهسوی خدا، بعد حسن بن علی ساکت و امین بر سرّ خدا بعد از او فرزندش «ابن الحسن» ناطق و قائم به حق خداوند است.
سلمان گفت: «من گریه کردم و عرض کردم: ای رسولالله! من تا زمان آنان خواهم بود؟ فرمود: ای سلمان! این آیه را بخوان «هنگامیکه نخستین وعده فرار رسید، گروهی از بندگانِ پیکارجوی، خود را بر ضدّ شما برمیانگیزیم (تا شما را در کوبد وقت خروج امام زمان) خانهها را جستجو میکنند و این وعده قطعی است. سپس شما را بر آنها چیره میکنیم و شما را بهوسیله داراییها و فرزندانی کمک خواهیم کرد و نفرات شما را بیشتر از دشمن قرار میدهیم». (اسراء: ۵۶)
سلمان گفت: گریه و شوقم بیشتر شد و عرض کردم یا رسولالله! آیا در عهد و زمان شما خواهد بود؟ فرمود: آری! سوگند به خدایی که محمد را به پیامبری مبعوث کرد، اینها در عهد من و علی علیهالسلام و فاطمه علیها السّلام و حسن و حسین علیهماالسّلام و نه نفر از ائمه از فرزندان حسین علیهالسلام و به تو و کسی که از ماست و در راه ما مظلوم شود و آنکه به مرتبهٔ ایمان محض و خالص رسیده باشد، واقع شود.
آری! والله ای سلمان! پس ابلیس و لشگریانش و کسانی که به کفر محض رسیده باشند، حاضر شوند تا اینکه قصاص خونخواهی خواهند شد و میراث گرفته گردد و خدا به کسی ستم نمیکند و ما تأویل این آیه هستیم «میخواهم بر آنان که در روی زمین ضعیف شدهاند، منّت بگذاریم و بگردانیم اینان را امامان و وارثان و تمکین دهیم آنها را بر روی زمین و فرعون و هامان و پیروان آنان را از آنچه وحشت داشتند، نشان میدهیم». (قصص: ۵-۴)
سلمان گفت: از محضر رسول خدا برخاستم در حالتی که باکی نداشتم که من به مرگ چه زمان خواهم رسید یا مرگ به من چه وقت وارد خواهد شد.