طی الارض

هبیره بن عبدالرحمان گوید: «وقتی امام در کوفه تشریف داشتند روزی به خدمت آن حضرت رفتم، به من نگریست و فرمود: دلت با اهل‌وعیال است که در مدینه‌اند؟ عرض کردم: بلی، یا امیرالمؤمنین! فرمود: چون نماز عشا خواندیم، نزدم بیا.

بعد از نماز، نزد آن حضرت رفتم، مرا به بام خانه برد و فرمود: چشمت را ببند؛ بعد فرمود: بگشا و گشادم، فرمود: در کجایی؟ عرض کردم: بر بام خانه خود در مدینه؛ فرمود: پایین برو با اهل‌وعیال، دیدار تازه کن. من پایین رفتم با خانواده دیدار کردم و بعد به نزد حضرت آمدم و پهلوی مبارکش نشستم؛ فرمود: چشم‌ها را ببند؛ چشم‌ها را بستم؛ بعد فرمود: باز کن؛ چشم‌ها را گشادم؛ فرمود: کجایی؟ عرض کردم: بر بام خانه حضرت علی علیه‌السلام در کوفه.

حضرت فرمود: یا هبیره! عامه دعوی می‌کنند که زنی ساحره، به یک‌شب از زمین عراق به زمین هندی می‌رود؟ عرض کردم: بلی، یا امیرالمؤمنین علیه‌السلام! حضرت فرمود: او اگر با وجود کفر خود، قادر است، ما با ایمان خود قادرتریم؛ یا هبیره! نمی‌دانی من کیستم؛ من علی بن ابیطالب، وصیّ محمد مصطفی صلی‌الله علیه و آله هستم؛ در نزد عاصف برخیا بعضی از علم کتاب خدا بود؛ او قادر بود که تخت بلقیس را از یک ماهه راه، در یک چشم به هم زدن، نزد حضرت سلیمان آورد؛ امّا علم همه کتاب‌ها نزد من است، آیا من قادر نیستم بدان چه خواهم؟ عرض کردم: یا علی علیه‌السلام! شما به هر چه بخواهید قادرید. (تحفه المجالس، ص 112)

© تمامی حقوق برای وب سایت گلستان کشمیری محفوظ می باشد.