نظر علی علیهالسلام درباره شعر و شاعری
حضرت علی علیهالسلام در ماه رمضان هر شب مردم را به شام خوردن (افطاری) دعوت میکرد و به آنها گوشت میخورانید، امّا خود از غذای آنها نمیخورد؛ پس از صرف شام، برای آنها خطابه میخواند و موعظه میکرد.
یکشب، حاضران درحالیکه مشغول صرف غذا بودند درباره شاعران گذشته به بحث پرداختند، علی علیهالسلام پس از صرف غذا سخن گفت و در ضمن فرمود: ملاک کار شما دین است، مایه حفظ و نگهداری شما تقواست، ادب زیور شماست و حلم، حصار آبروی شماست.
آنگاه رو کرد به ابوالاسود دئلی که جزء حاضران بود و قبلاً در بحث دربارهٔ شاعران شرکت کرده بود، فرمود: بگو ببینم عقیده تو دربارهٔ شاعرترین شاعران چیست؟ ابوالاسود شعری از ابودواد ایادی خواند و گفت: به عقیده من، این شخص از همه، شاعرتر است؛ حضرت فرمود: اشتباه کردهای، چنین نیست.
مردم که دیدند حضرت علی علیهالسلام دربارهٔ موضوعی که قبلاً مورد بحث آنها بود اظهار علاقه میکند، یکصدا فریاد کردند: شما نظر بدهید یا امیرالمؤمنین! شما بفرمایید که تواناترین شاعران کیست؟ حضرت فرمود: قضاوت دربارهٔ این موضوع صحیح نیست، زیرا اگر در مسابقه شعری همه آنها در یک جهت سیر کرده بودند، ممکن بود دربارهٔ آنها داوری کرده، برنده را معرّفی کنیم. اگر لازم باشد حتماً اظهارنظر میشود و باید بگویم آنکس که نه تحت تأثیر میل شخصی و نه تحت تأثیر بیم و ترس بلکه صرفاً تحت تأثیر قوّه خیال و ذوق شعری سروده است، بر دیگران مقدّم است.
گفتند: یا امیرالمؤمنین! آن کیست؟ حضرت فرمود: پادشاه تبهکار، امرء القیس است. (نهجالبلاغه ابن ابی الحدید، ج 20، ص 153- سیری در نهجالبلاغه)