فتوی (حکم شرعی دادن)
فتوی دادن جایز نیست بر کسی که طلب فتوی از خدا با پاکی باطن و اخلاصِ عمل در آشکار و برهانی از نور الهی در هر حال را نداشته باشد، چرا که کسی که فتوی داد حکم کرد و حکم کردن بدون اذن و برهان الهی صحیح نیست.
کسی که به خبری حکم کند و خودش آن را نبیند جاهل است و مؤاخذه به نادانی میشود و در آن حکم گناهکار است. پیامبر صلیالله علیه و آله و سلّم فرمود: «دلیری در فتوی دادن، جرئت (بیباکی) بر خداوند است.»
مگر مفتی در وقت فتوی دادن نمیداند که بین خدا و بندگانش واسطه است و بین بهشت و جهنم قرار گرفته. سفیان بن عُیینه گفت: «چگونه به علم، غیر خودم را استفاده برسانم در حالی که نفسم از آن استفادهای نمیبرد.»
روا نیست فتوی دادن در حلال و حرام بین خلق، مگر برای کسی که متابعتش بیشتر از متابعت کردن دیگران از اهل زمان و ناحیه و شهرش از حق (پیامبر) باشد. پیامبر صلیالله علیه و آله و سلّم فرمود: «فتوی دادن کاری بس بزرگ است و چهبسا انسان حکم را با همانند شاید و احتمال و امید میرود، فتوا دهد.»
امام علی علیهالسلام از یک قاضی پرسید تو ناسخ و منسوخ از قرآن را میدانی؟ گفت: نه، فرمود: آیا به مقصود خدا، به مثلهای قرآنی اشراف داری؟ گفت: نه، فرمود: «خود هلاک شدی و دیگران را هم به هلاکت میرسانی.»
مفتی احتیاج دارد که ۱. معانی قرآن و حقایق احادیث و سنتها را بشناسد. ۲. از باطن اشارات و آداب (صحتوسقم و تأویلات) آگاه باشد. ۳. از مسائل اجتماعی و اختلافی اطلاع داشته باشد. ۴. علم بر مبانی اصول و آرای اتفاقی و مختلف فیه داشته باشد. ۵. بعد میتواند بهترین رأی را اختیار کند… سپس به عمل صالح بپردازد و حکمت (در کارها) و تقوا را پیشه سازد، آن وقت اگر قدرت داشت، فتوی بدهد.