قادر
حقتعالی، قادر است و هر کس بخواهد با او جنگ کند، بداند که آخر، معدوم و مغلوب و مقهور میشود. خداوندی که صد جهان را از عدم به وجود آورد. کسی میتواند قدرت او را درک کند که حق به او، نور بصیرت باطنی داده باشد. اگر ما این جهان را بزرگ میپنداریم، از کوچکی ماست که همه دیدنیها، ذرّهای از نمایش قدرت اوست. جهان ما محسوس و محدود است، نمیتوانیم احصاء کنیم؛ تا چه رسد به جهان نامحسوس.
در مثال، خداوند صدها هزار نیزه فرعون را، از ابزار و اسباب به قدرتش به یک عصا درهم شکست؛ و همچنین صدها هزار، طبّ جالینوس در مقایسه با طب حضرت عیسوی بیهوده شدند؛ و نیز خداوند در مقابل صدها هزار دفتر فصاحت و بلاغت، به پیامبر امّی کتابی داد که برای آنان ننگ شد؛ یعنی قدرت ظاهری فرعون و جالینوس و شاعران در برابر قدرت معنوی موسی علیهالسلام و عیسی علیهالسلام و پیامبر صلیالله علیه و آله به زمین خوردند. در برابر خداوند غالب، چه کسی میتواند ابراز اندام کند؛ بله چنین کسی همانند خس و خار است که ارزشی ندارد. نمیبینی افراد زیرک و فطن و دارندهٔ عقل معاش و حساب که به دام قدرت قضا و قدر او میافتند، دیگر توان ابزاری ندارند و مهموم و مغموم میگردند.