وبلاگ

قوه خیال در نفس

قوای نفس به حسب مراتب، اسمائی دارند مانند قوه عاقله، واهمه و قوه خیال.

1- آن‌که مجرد مطلق است قوه عاقله نام می‌گیرد.

2- آن‌که سرپرست قوای مدرکه حیوانی بوده و در حیوانات غالب است قوه واهمه می‌باشد.

3- آن‌که حافظ صور موجوده در باطن است قوه خیال باشد که مصوّره هم می‌گویند. صور خیالیه در بچگآن‌که مالک چیزی نیستند غالب می‌باشد. عالم خیال، برزخ میان عالم ماده و عالم عقل است. اکثر مردم در عالم خیال غوطه‌ورند تا عالم عقل، چون‌که اکثر حرکت‌ها و تلاش‌ها برای به دست آوردن مالکیت‌ها و مقامات، از تحریک این قوه است. حرکت از قوه خیال اگر مبدأ حرکت مستقیم و با عزم کافی همراه باشد به قوه عاقله می‌رسد. مولانا می‌فرماید:

بر خیالی صلحشان و جنگشان **** وز خیالی فخرشان و ننگشان

حیوانات قدرتشان از قوه واهمه است. بعضی انسان‌ها تا قوه خیال و بعضی تا قوه عاقله ترقی می‌کنند. در افرادی مانند انبیاء و امامآن‌که عقل کل می‌باشند قوه خیال، انگار قوه عقل است.

قوه خیال کارش تمثّل دادن به صور اشیاء است؛ اگر مانع داشته باشد کارش سخت‌تر و اگر بدون مانع باشد کارش راحت‌تر است. لذا دیده‌ها و ندیده‌ها، آمال و آینده‌نگری و مردن و قیامت و مانند این‌ها را قوه مصوّره (خیال) به تمثّل درمی‌آورد و حرف خیال، مثل‌اینکه الآن در قوه، تمثیل یافته است لذا بعضی حکما عقیده دارند که امور جزئی ربطش به قوه خیال و امور کلی ربطش به قوه عاقله است، البته آنچه تمثل می‌دهد همه به عاقله نمی‌رسند، بی‌مقدارند و تحقق پیدا نمی‌کنند.

© تمامی حقوق برای وب سایت گلستان کشمیری محفوظ می باشد.