لا اله باید درست شود
بدان که کلمه لا اله الا الله از اذکاری است که همه اهل سلوک و عرفان به گفتن آن به عدد خاص اهتمام دارند و جای شکی نیست که آثار بسیار دارد. در بعضی سلاسل به نوعی این ذکر را گویند که با اشارات از بالای ناف تا به سینه و از آنجا به قلب صنوبری، آن را نقش میبندند و میگویند؛ اما مطلب موردنظر این است که «لا اله» یعنی معبود و خدایی نیست.
«الا الله» یعنی مگر خدای حقیقی. جمله اول، نفی هر نوع معبود از شرک و کفر و هوی میکند و جمله دوم اثبات فقط یک معبود آن هم الله را مینماید. مشکل همه در جمله اول است. تا نفس از معبودها و معشوقهای خیالی و مجازی و اعتباری درست نگردد، جایگاه «الله» نخواهد شد. باید بتها و دیوها از آن خارج گردد. «دیو چو بیرون رود فرشته درآید».
از کتاب «اسرارالتوحید» نقل شده که از ابوسعید ابوالخیر درباره این کلمه مبارکه سؤال کردند، ایشان فرمود: «لا اله» طریق این حدیث است و «الا الله» نهایت این حدیث؛ تا کس سالها در «لا اله» درست نگردد به «الا الله» نرسد. بت هر کس نوعی است و انواع بتها که وجود دارد مانند شرک جلی و خفی، عجب و خودپرستی، حب ریاست، مال دوستی، زن، علم، مقام و…